پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای تفضلی

عصمت السادات هاشمی، شهپر حقیقت، ماندانا ابراهیمی، آسیه الفت بخش، پریسا مختاری حصاری، نسرین السادات علوی، لیلا حیدری، هدی تفضلی، رضا مهدیزاده،
جلد ۷، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بیماری های پستان ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده مقدمه: در حال حاضر تنها روش غربالگری سرطان پستان که باعث کاهش مرگ و میر ناشی از این بیماری می‌شود، ماموگرافی است. از عواملی که منجر به نتایح منفی کاذب در ماموگرافی می‌گردد اثر دانسیته و تراکم بافت پستانی است که با افزایش تراکم بافت در ماموگرافی، حساسیت ماموگرافی کاهش می‌یابد. از طرفی، افزایش تراکم بافت پستان منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان می‌شود. عوامل مختلفی مانند ارث، ژنتیک، عوامل هورمونی و باروری، عوامل تغذیه‌ای و .... بر میزان تراکم بافت پستانی تاثیر می‌گذارند ولی هنوز علت قطعی برای این مسئله مشخص نشده است. این مطالعه جهت بررسی عوامل احتمالی موثر بر افزایش تراکم بافت پستان در ماموگرافی طراحی شده است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی در مجموع ۴۲۸ بیمار مورد بررسی قرار گرفتند و پرسشنامه حاوی متغیرهای مرتبط با خصوصیات دموگرافیک بیماران شامل سن، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سن پدر هنگام تولد، سن مادر هنگام تولد، نارس بودن هنگام تولد، وزن هنگام تولد، وزن پیش از بلوغ، متغیرهای آنتروپومتریک مثل BMI و متغیرهای وابسته به باروری و مصرف هورمون‌ها مانند سن شروع قاعدگی، مصرف قرص‌های ضدبارداری(OCP)، وضعیت قاعدگی و سایز پستان در بیمارانی که در سال ۹۱ در کلینیک پستان جهاد دانشگاهی تحت انحام ماموگرافی قرار گرفتند تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین ارتباط متغیرهای مورد مطالعه و میزان تراکم بافت پستان در ماموگرافی از آزمون Chi-square و رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته‌ها: میانگین سن بیماران برابر ۳/۴۹ با انحراف معیار ۸/۱۰ بدست آمد. ۷/۶۴% افراد کمتر از ۵۰ سال بودند. حدود ۴۰% از بیماران تراکم پایین و ۶۰% تراکم بالای نسج پستان داشتند. نتایج مطالعه ارتباط معنی‌داری بین سن کمتر از ۵۰ سال، breast cup size کوچک، BMI پایین و وضعیت پره منوپوز با نمای متراکم در ماموگرافی نشان داد(۰۰۱/۰>p). ارتباط معنی‌داری بین متغیر مصرف OCP و سن منارک با نمای متراکم در ماموگرافی مشاهده نشد(۰۵/۰
هدی تفضلی هرندی، آسیه الفت بخش، صفا نجار نجفی، پریسا حسین پور، پریسا مختاری حصاری، عصمت السادات هاشمی،
جلد ۸، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بیماری های پستان ایران ۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده مقدمه: شیمی‌درمانی نئوادجوانت روش استاندارد درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان پیشرفته موضعی است اما امروزه در مراحل اولیه و به منظور دستیابی به حاشیه منفی جراحی و نیز افزایش امکان حفظ پستان جایگاه مناسبی پیدا کرده است. مطالعات متعددی نشان داده اند که در صورت پاسخ کامل پاتولوژیک بقای بیماران افزایش می‌یابد. هدف از این مطالعه بررسی میزان پاسخ کامل پاتولوژیک و عوامل بالینی و بیولوژیک موثر بر آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به پژوهشکده سرطان پستان بود. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی بیماران مبتلا به سرطان پستان در مراحل I تا III که طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۲ در پژوهشکده سرطان پستان شیمی‌درمانی نئوادجوانت شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. پاسخ کامل پاتولوژیک به مواردی اطلاق شد که در بافت پستان و آگزیلا پس از جراحی هیچ توموری باقی نمانده بود. این دسته از بیماران با گروهی که باقیمانده تومور در پاتولوژی داشتند مورد مقایسه قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و توسط نرم‌افزار spss ۱۹ آنالیز شد. یافته‌ها: در مجموع در بازه زمانی فوق ۱۷۹ بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران ۴/۴۵ سال بود. ۳۴ بیمار (۱۹%) در گروه پاسخ کامل پاتولوژیک و ۱۴۵ بیمار (۸۱%) در گروه پاسخ نسبی یا عدم پاسخ پاتولوژیک قرار داشتند. بین دو گروه از نظر سن، وضعیت منوپوز، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان پستان، اندازه تومور، هیستولوژی تومور، گیرنده استروژن و پروژسترون و Her۲-neu و تیپ فنوتیپیک اختلاف معنی‌دار مشاهده نشد. نوع رژیم شیمی‌درمانی و تعداد جلسات آن قبل از جراحی بر پاسخ یا عدم پاسخ کامل موثر نبود. اما سطح Ki۶۷ بین دو گروه معنی دار بود (p=۰,۰۱) به نحوی که در بیماران دارای Ki۶۷ بیشتر از ۴۰، پاسخ کامل پاتولوژیک بیشتر مشاهده شد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، از میان عوامل دموگرافیک، بالینی، بیولوژیک و درمانی بررسی شده، سطح Ki۶۷ عامل پیشگویی‌کننده برای پاسخ پاتولوژیک بعد از شیمی درمانی نئوادجوانت بود.
هدی تفضلی هرندی، آسیه الفت بخش، پریسا حسین پور، تکتم بهشتیان، رباب انبیایی، عصمت السادات هاشمی،
جلد ۸، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بیماری های پستان ایران ۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده

مقدمه: تومورهای فیلودس پستان تومورهایی از جنس بافت فیبرواپیتلیال هستند و کمتر از ۱% کل تومورهای پستان را تشکیل می‏دهند. مشخصه تومور فیلودس پستان توده قابل لمس، رشد سریع تومور و سایز بزرگتر از ۲ سانتی‏متر است. هیستولوژی این تومور می‏تواند از تومور خوش‏خیم تا سارکوم بدخیم متفاوت باشد. به دلیل موارد اندک این نوع تومور، مطالعات محدود در زمینه مشخصات کلینیکوپاتولوژیک آن وجود دارد. هدف از این مطالعه گزارش موارد تشخیص داده شده تومور فیلودس در پژوهشکده سرطان پستان و مروری بر متون در زمینه روش‏های تشخیص و درمان آن بود.

روش بررسی: در این مطالعه گذشته‏نگر، اطلاعات مربوط به بیماران از داده‏های موجود در آزمایشگاه پاتولوژی پژوهشکده سرطان پستان استخراج گردید. بیماران با پاتولوژی تومور فیلودس مورد بررسی قرار گرفتند. این بیماران از نظر مشخصات دموگرافیک، بالینی، هیستوپاتولوژیک و درمانی ارزیابی شدند. داده‏ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و توسط نرم‏افزار spss ۱۹ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‏ها: در فاصله سال‏های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ مجموعا ۱۶ بیمار در پژوهشکده سرطان پستان با تشخیص تومور فیلودس تحت درمان قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران ۷۸/۱۰±۴۳ سال بود (دامنه ۵۸-۲۱) و جنسیت همه بیماران مونث بود. شکایت اصلی ۱۲ بیمار (۷۵%) احساس توده، ۲ بیمار (۵/۱۲%) احساس درد و ۲ بیمار (۵/۱۲%) هم‏زمان احساس توده و درد بود. در ۱۲ بیمار (۷۵%) توده در پستان راست و در ۴ بیمار (۲۵%) توده در پستان چپ بود. میانگین سایز تومور ۷/۴ سانتی‏متر بود (دامنه ۱ تا ۵/۱۰ سانتی‏متر). پاتولوژی پس از جراحی در ۵ بیمار (۳/۳۳%) فیبروآدنوما فیلودس، در ۵ بیمار (۳/۳۳%) فیلودس خوش‏خیم، در ۳ بیمار (۲۰%) فیلودس بدخیم، در ۱ بیمار (۷/۶%) فیبروآدنوما و در ۱ بیمار (۷/۶%) کارسینوم دیسپلاستیک بود. پرتودرمانی پس از جراحی در ۴ بیمار انجام شده بود. میانگین زمان پیگیری بیماران ۱۳ ماه بود.

نتیجه‏گیری: تومورهای فیلودس، توده‏هایی نادر هستند که طیفی از خوش‏خیم تا بدخیم داشته و به طور بالقوه مهاجم هستند. اکسیزیون موضعی وسیع با حاشیه حداقل ۱ سانتی‏متر درمان ارجح است. پرتودرمانی می‏تواند از عود بیماری جلوگیری کند.


مریم کوشا، شهپر حقیقت، رزا کرم پور، عالیه شکربیگی، علیرضا بهرامی، هدی تفضلی هرندی، امیر لـله‏ گانی،
جلد ۹، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بیماری های پستان ایران ۱۳۹۵ )
چکیده

بررسی پایگاه اقتصادی- اجتماعی و تاثیر آن بر رفتار کنارآیی بیماران مبتلا به سرطان پستان

مریم کوشا: گروه پژوهشی پیشگیری از سرطان، مرکز تحقیقات سرطان پستان، پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی، تهران، ایران

شهپر حقیقت*: گروه پژوهشی کیفیت زندگی، مرکز تحقیقات سرطان پستان، پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی، تهران، ایران

رزا کرم‏پور: گروه جامعه شناسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

عالیه شکربیگی: گروه جامعه شناسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

علیرضا بهرامی: گروه پژوهشی پیشگیری از سرطان، مرکز تحقیقات سرطان پستان، پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی، تهران، ایران

هدی تفضلی هرندی: گروه پژوهشی پیشگیری از سرطان، مرکز تحقیقات سرطان پستان، پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی، تهران، ایران

امیر لـله‏گانی: روان‏شناسی عمومی، دانشگاه مازندران، تهران، ایران

چکیده

مقدمه: پایگاه اقتصادی-اجتماعی به عنوان یک متغیر مهم و موثر در رفتارهای مرتبط با سلامتی مطرح می‏باشد. طبق مطالعات موجود، بر اساس این که یک فرد در چه شرایط اجتماعی- اقتصادی باشد راهبردهای مقابله‏ای متفاوتی در مقابل بیماری از خود نشان می‏دهد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی بر رفتار کنارآیی بیماران مبتلا به سرطان پستان می‏باشد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۱۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک مرکز تحقیقات سرطان پستان جهاد دانشگاهی انجام شده است. بیماران از لحاظ پایگاه اقتصادی-اجتماعی به سه گروه در وضعیت بالا و متوسط و پایین تقسیم شدند و تاثیر وضعیت هر گروه بر رفتار کنارآیی با بیماری آنها در زمان تشخیص بیماری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از پرسشنامه تعیین پایگاه اقتصادی –اجتماعی و پرسشنامه شیوه‏های کنارآیی با بیماری (CWQ-R) استفاده گردید، که مهمترین شاخص‏های مورد استفاده در این مطالعه در تعیین پایگاه اقتصادی – اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان پستان تحصیلات، درآمد و شغل زنان بودند. تحلیل داده‏ها توسط نرم‏افزار آماری spss ۱۴ و با استفاده از آزمون‏های آماریANOVA  و آزمون کروسکال والیس و تحلیل رگرسیون تک متغیره و چند متغیره انجام شد.

یافته‏ها: میانگین سنی شرکت‏کنندگان در مطالعه ۵/۹±۴/۴۱ سال بود (۷۵-۲۳). فراوانی نسبی شرکت‏کنندگان از نظر پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالا، متوسط و پایین، به ترتیب ۲۰%، ۶۶% و ۱۴% بود. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و شیوه‏های کنارآیی با بیماری در افراد با پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالا بهتر و این رابطه معنی‏دار بود (p-value=۰/۰۰۰). بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و استراتژی‏های رفتارکنارآیی، این رابطه تنها با استراتژی رفتار کنارآیی اجتنابی معنادار نبود (p-vaue=۰,۱۳۸) و در بقیه استراتژی‏ها این رابطه معنادار بود (p-value<۰/۰۵). همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد ارتباط معنی‏دار بین داشتن دو فرزند یا بیشتر از عوامل جمعیت شناختی، هم به صورت تک متغیره و هم چند متغیره بر رفتار کنارآیی بیماران وجود دارد (p-value=۰/۰۱).

نتیجه‏گیری: نتایج مطالعه نشان داد افراد با جایگاه اقتصادی- اجتماعی بالا نمره کنارآیی بیشتری داشتند. به عبارت دیگر آن دسته از تلاش‏های فکری، هیجانی و رفتاری که این افراد در هنگام رو به رو شدن با فشارهای روانی به منظور غلبه کردن، تحمل کردن و یا به حداقل رساندن عوارض استرس‏زا به کار می‏گرفتند، در وضعیت مطلوب‏تری بود. این مسئله می‏تواند تاییدی بر اهمیت حمایت و مشاوره‏های روانی در افراد مبتلا به سرطان پستان با جایگاه اقتصادی-اجتماعی پایین‏تر باشد.


آسیه الفت بخش، احمد کاویانی، شهپر حقیقت، عصمت السادات هاشمی، هدی تفضلی، فاطمه ساری،
جلد ۱۱، شماره ۲ - ( فصلنامۀ علمی - پژوهشی بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: مطالعات بالینی نشان داده‏اند که روش‏های جراحی رایج سرطان پستان شامل جراحی حفظ پستان و ماستکتومی از نظر بقای بیماران یکسان هستند اما تغییرات ظاهری ایجاد شده در زنان می‏توانند موجب آسیب‏های روحی- روانی و تغییر در کیفیت زندگی شوند. هدف از این مطالعه مقایسه دو گروه بیماران بعد از جراحی حفظ پستان و بازسازی با پروتز بعد از ماستکتومی از نظر رضایتمندی از عمل جراحی و تصویر بدنی درکلینیک تخصصی پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی و بیمارستان امام خمینی بود.
روش بررسی: بیماران مبتلا به سرطان پستان مرحله ۰, I, II از شهریور ۱۳۹۵ تا مهر ۱۳۹۶ که حداقل سه ماه از پایان درمان آن‏ها گذشته بود و برای آن‏ها جراحی حفظ پستان یا بازسازی با پروتز پس از ماستکتومی انجام شده بود در صورت رضایت وارد مطالعه شدند. برای بررسی تصویر بدنی از گونه فارسی پرسشنامه BICI که توسط خود بیماران پاسخ داده می‏شود و برای سنجش رضایتمندی نیز از امتیاز کمی ۱۰ نمره ‏ای و  نیز کیفی ۴ رتبه‏ ای استفاده شد. میانگین نمرات پیامد با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی شد و ارتباط متغیرهای جمعیتی شامل سن، وضعیت تاهل، شغل، وضعیت اقتصادی خانواده با پیامدهای مذکور با استفاده از آزمون‏ های نان‏پارامتریک Kruskal-Wallis & Mann- Whitney مورد تحلیل قرار گرفت. آستانه معنی‏ داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته ‏ها: در مجموع در این فاصله زمانی، ۷۰ بیمار مبتلا به سرطان پستان با سابقه جراحی حفظ پستان به روش انکوپلاستی و ۴۳ بیمار با سابقه بازسازی با پروتز بعد از ماستکتومی وارد مطالعه شدند. میانگین زمان سپری شده از جراحی، ۵/۴۳ ماه (۳-۲۸۸) و میانگین سنی بیماران ۳/۴۴ بود. دو گروه از نظر سنی تفاوت معنی‏دار نداشتند. همچنین تفاوت معنی‏داری از نظر شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل بدست نیامد اما از نظر وضعیت اقتصادی تفاوت معنی‏دار بین گروه‏ های تحت مطالعه وجود داشت. میانگین نمره تصویر بدنی در گروه جراحی حفظ پستان ۴/۳۳ و در گروه بازسازی با پروتز ۸/۳۳ بود که تفاوت معنی‏ داری مشاهده نشد (p=۰,۸۵۴). همچنین بین متغیرهای زمینه‏ ای و تصویر بدنی ارتباط معنی‏داری وجود نداشت. میانگین نمره رضایتمندی بیماران ۲۶/۹ (۲-۱۰) بود. این میزان برای جراحی حفظ پستان ۴۹/۹ و برای بازسازی با پروتز ۸۹/۸ بود که تفاوت آماری معنی‏داری را نشان می‏داد (p=۰,۰۰۴). میزان رضایتمندی با سن ارتباط معنی‏ داری داشت.
نتیجه‏ گیری: جراحی حفظ پستان و بازسازی با پروتز بعد از ماستکتومی از نظر تصویر بدنی اختلاف معنی‏داری ندارند اما میزان رضایتمندی بیماران بازسازی از نتیجه جراحی خود کمتر از حفظ پستان است. روش ارجح جراحی سرطان پستان در صورت عدم وجود کنتراندیکاسیون ، جراحی حفظ پستان است ولی در مواردی که ماستکتومی ناگزیر است پیشنهاد بازسازی به بیماران برای بهبود تصویر بدنی و کیفیت زندگی ضروری است.
 


صفحه ۱ از ۱     

تمامی حقوق نرم‌افزاری اين وب سایت متعلق به مجله علمی بیماری‌های پستان ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Breast Diseases

Designed & Developed by: Yektaweb