پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای شمسی

مهدی مرادی مرجانه، فاطمه همایی شاندیز، سيد علی اکبر شمسیان، ایمان افتخارزاده مشهدی، محمدرضا هدایتی مقدم، حمیدرضا بیدخوری، کامران غفارزادگان،
جلد ۱، شماره ۲ - ( فصلنامه بیماریهای پستان ۱۳۸۷ )
چکیده

  مقدمه: بیومارکرهایی همچون گیرنده‌های استروئیدی، HER۲/neu و P۵۳ ، نقشی کلیدی در ارزیابی سیر بالینی، پیش‌آگهی و نیز تعیین نوع درمان سرطان پستان ایفا می‌نمایند. با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه، اختلافات موجود در نتایج و نیز تأثیر عوامل جمعیتی در وضعیت این بیومارکرها، اهمیت بررسی‌های بیشتر در مناطق گوناگون از جمله کشور ایران را خاطرنشان می‌سازد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژن‌های HER۲/neu ، p۵۳ ، ER و PR با میزان بقا در مبتلایان به سرطان پستان شهر مشهد ، مورد بررسی قرار گرفت.

  روش بررسی : این مطالعه بر روی ۳۳۹ بیمار مبتلا به سرطان پستان که از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ به بیمارستان‌های قائم (عج) و امید مشهد معرفی شده بودند، انجام گردید. به این منظور، وضعیت ایمونوهیستوشیمی بیومارکرها و نیز وضعیت بیمار در پیگیری‌های متوالی از نظر عود بیماری ثبت گردید. پیگیری بیماران تا پایان سال ۱۳۸۵ ادامه یافت.

  یافته‌ها : در ارزیابی ایمونوهیستوشیمی، به ترتیب۶/۴۶، ۸/۴۳، ۷/۵۱ و ۱/۳۶ درصد از بیماران از نظر ER ، PR ، HER۲/neu و p۵۳ مثبت بودند. همراهی ER با PR ( P < ۰,۰۰۱ ) و HER۲/neu با p۵۳ ( P = ۰.۰۴۱ ) به‌طور معنی داری مشاهده شد. همچنین بین ER با HER۲/neu ارتباط مستقیم و معنا‌داری مشاهده شد ( P = ۰.۰۰۱ ). در آنالیز بقاء، ارتباط معناداری بین بیومارکرها و بقای عاری از عود مشاهده نگردید.

نتیجه‌گیری : الگوی متفاوت بدست آمده در زمینه نقش پروگنوستیک بیومارکرهای سرطان پستان در منطقه شمال شرق کشور، نشان‌دهنده تأثیر عمده فاکتورهای جمعیتی در این زمینه است. با توجه به اینکه تاکنون مطالعه مشابهی در این منطقه انجام نشده است، بررسی حاضر می‌تواند مبنایی برای مطالعات گسترده‌تر در منطقه با تأکید بر زیرگروه‌های جمعیتی خاص باشد
محمود کریمی، شمس‌الدین نیکنامی، فرخنده امین‌شکروی، محسن شمسی، علی حاتمی،
جلد ۲، شماره ۲ - ( فصلنامه بیماریهای پستان ۱۳۸۸ )
چکیده

  مقدمه: بسیاری از سرطان‌ها توسط خود زنان در هنگام خودآزمایی تشخیص داده‌می‌شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین اعتمادبه‌نفس، خودکارآمدی، منافع و موانع درک شده با رفتار خودآزمایی پستان در رابطین بهداشتی زرندیه انجام شده‌است.

  روش بررسی : پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی‌- تحلیلی است که برروی ۱۰۶رابط بهداشتی شهرستان زرندیه انجام شده‌است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه چندقسمتی شامل اطلاعات جمعیتی، سازه‌های اعتمادبه‌نفس، منافع و موانع درک شده، همچنین سؤالات عملکرد خودآزمایی پستان بوده‌است و داده‌ها با نرم‌افزار spss تجزیه و تحلیل شده‌اند.

  یافته‌ها : ۱۹% از نمونه‌ها خودآزمایی پستان را انجام می‌دادند. به‌طور متوسط ۴۶% از نمونه‌ها نمره قابل اکتساب منافع درک‌شده را به‌دست آوردند و ۸۳% از آن‌ها موانع پیش‌بینی‌ شده در راه انجام خودآزمایی را درک کرده‌ بودند و ترس از پیداکردن غده بیشترین مانع انجام خودآزمایی بود. در این مطالعه مشخص شد که سن، سطح تحصیلات، طول مدت همکاری با مرکز بهداشت، منافع و موانع درک‌شده، اعتمادبه‌نفس و خودکارآمدی در مجموع ۵/۳۸ درصد از پراکندگی مشاهده شده در رفتار خودآزمایی را توضیح می‌دهند که در بین این متغیرها اثر موانع درک‌شده و اعتمادبه‌نفس برای انجام خودآزمایی بیشتر بود.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه رابطه بین اعتمادبه‌نفس و منافع و موانع درک‌شده با انجام خودآزمایی پستان را تأیید می‌کند .
فاطمه خانساری، یاسمن سعیدی نژاد، اعظم رئوفی، احسان شمسی گوشکی،
جلد ۹، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بیماری های پستان ایران ۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده

مقدمه: سرطان پستان شایع‏ترین سرطان جمعیت زنان در جوامع امروزی است. میزان بقای مبتلایان به سرطان پستان بسیار تحت تاثیر کیفیت زندگی آنان است. از آنجاکه تجارب روان‌شناختی بیماران مبتلا به سرطان پستان تا حد زیادی بر روی کیفیت زندگی آنان موثر است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب روان‌شناختی مبتلایان به این بیماری انجام شده است.

روش بررسی: این مقاله یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا و بر مبنای مصاحبه نیمه باز و نیمه ساختار یافته می‌باشد. شرکت‌کنندگان در این مطالعه ۱۵ نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان می‌باشند که بعد از جراحی پستان در حال دریافت شیمی‏درمانی یا پیگیری آن بوده و در زمان انجام پژوهش به کلینیک پژوهشکده سرطان پستان جهاد دانشگاهی مراجعه نموده‌اند. هیچ یک از بیماران متاستاز دوردست بیماری را نداشتند و در مرحله‌ کنترل شده‌ بیماری بودند. دلیل انتخاب این گروه، گذر از دوران بحرانی مواجهه با خبر بد سرطان و سپری شدن بخش اعظم درمان و رسیدن به یک ثبات نسبی در وضعیت بیماری بود. پس از کسب اجازه، در فضایی آرام و به دور از عوامل مداخله‌گر و در یکی از اتاق‏های خالی کلینیک در قالب چند پرسش باز و بدون جهت‌گیری از زنان شرکت کننده، مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه با هر فرد ۳۰ دقیقه به طول انجامید و برای ضبط مصاحبه از شرکت‏کنندگان اجازه شفاهی گرفته شد. پس از چندبار مرور متن مصاحبه، نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته­ها: طیف سنی بیماران ۳۶ تا ۷۲ سال و تحصیلات بیماران از بی‏سواد تا کارشناسی بود. همه بیماران شرکت کننده در مطالعه متاهل و دارای ۱ تا ۳ فرزند بودند. برخی از بیماران پس از تشخیص احساس عصبانیت داشتند و برخی احساس غمگین بودن را عنوان می‌کردند. همچنین بیشتر بیماران به لزوم حمایت‏های روانی از طرف اعضای خانواده‌ خود در زمان شنیدن خبر ابتلا به سرطان، تاکید داشتند. برخی از بیماران عنوان کردند که سرطان اتفاق فاجعه باری در زندگیشان نبوده است. بیشتر بیماران آرزو نمی‏کردند که ای کاش به سرطان مبتلا نمی‏شدند، این درحالی است که اکثر بیماران تقریبا هر شب به مرگ می اندیشیدند.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد با وجود اینکه اکثر بیماران در زمان اطلاع از تشخیص بیماری احساساتی چون عصبانیت یا غمگینی را داشتند، اما مرور زمان سبب کنار آمدن آنها با بیماری و عوارض آن شده است. به‏طوری‏که اکثر بیماران پس از انجام ماستکتومی، با وجود تغییر فاحشی که در ظاهر بدنشان ایجاد شده بود، با این موضوع کنار آمده بودند و هیچ‏کدام از این تغییر به عنوان تجربه‌ منفی یاد نکرده بودند. به نظر می‌رسد گذر زمان می‏تواند منجر به تغییر در تجارب روانی این بیماران شود.


نسیم خسروی، Erik Hanson، وحید فرجی وفا، حمید آقا علی نژاد، شهپر حقیقت، مهدیه ملانوری شمسی، Wiliam Evans، Jordan Lee، Eli Danson، Chad Wagoner، Elizabeth Harell، Kristen Nyrop، Hy Muss، David Bartlett، Cludio Battaglini،
جلد ۱۱، شماره ۱ - ( فصلنامۀ علمی - پژوهشی بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: امروزه ورزش برای بهبود کیفیت زندگی و سلامت عمومی بیماران مبتلا به سرطان پستان قویا توصیه می‏شود. مونوسیت‏ها نقش بسیار مهمی در ایمنی این بیماران ایفا می­کنند و درک بهتر پاسخ این سلول‏ها به ورزش می­تواند در تجویز هرچه بهتر ورزش در این بیماران کمک کند. هدف این مطالعه بررسی تغییرات زیرگروه­های مختلف مونوسیت‏ها در پی یک وهله ورزش تناوبی هوازی در بیماران مبتلا به سرطان پستان است.
روش بررسی: ده بیمار مبتلا به سرطان پستان که درمان‏های اولیه آنها حداکثر در طی سال گذشته به اتمام رسیده بود وارد مطالعه شدند. در ابتدا از بیماران یک آزمون قلبی­- تنفسی برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی آنها گرفته شد سپس براساس آن یک ورزش تناوبی با ۶۰% حداکثر بارکاری به دست آمده انجام شد. مونوسیت‏ها قبل، بلافاصله و یک ساعت بعد از آن با فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی اثر زمان بر تغییرات مونوسیت‏ها و زیر دسته‏های آن از آزمون فریدمن استفاده شد.
یافته‏ ها: میانگین سنی شرکت‏کنندگان ۷,۱±۵۹ بود. در پاسخ به ورزش تغییرات معناداری در درصد مونوسیت‏های (p=۰,۰۱۶)CD۱۴+  و (p=۰,۰۱۶) CD۱۴+CD۱۶- مشاهده شد. به این صورت که در ابتدا افزایش(CD۱۴+: ۹%, p= ۰,۳۱۴; CD۱۴+CD۱۶-: ۵%, p= ۰,۵۹۴) و سپس رو به کاهش (CD۱۴+: -۲۶%, p= ۰,۰۱۵; CD۱۴+CD۱۶-: -۲۸%, p= ۰,۰۲۱) گذاشتند. مونوسیت‏های CD۱۴+CD۱۶+ هم تغییراتی داشتند هر چند این تغییرات از نظر آماری معنادار نبود (p= ۰,۰۹۷).
نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می‏توان گفت که یک جلسه ورزش تناوبی با افزایش درصد مونوسیت‏های CD۱۴+ و CD۱۴+CD۱۶- بلافاصله پس از ورزش و کاهش آن در یک ساعت بعد همراه است. اما به نظر می­رسد مونوسیت‏های CD۱۴+CD۱۶+ پاسخ معناداری به یک جلسه ورزش نمی‏دهند. مطالعات بیشتری لازم است تا  عملکرد این تغییرات  در پاسخ به ورزش و تاثیر تمرین ورزشی در این بیماران بررسی شود.
 
فرانک صادقی پور وجدانی، حمید آقاعلی نژاد، مهدیه ملانوری شمسی، سارا صعودی، سنا خانچی،
جلد ۱۲، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: E-cadherin در بیشتر بافت­های نرمال اپیتلیال بیان می­شود. از دست رفتن E-cadherin می­تواند منجربه تمایز و تهاجم در انواع کارسینوما شود؛ لذا E-cadherin به عنوان یک سرکوبگر تومور در نظر گرفته می­شود. از این‏رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اثر تمرینات تناوبی بر بیان ژن E-cadherin به‏عنوان ژن سرکوبگر تومور در موش­های مبتلا به سرطان پستان است.
روش بررسی: بدین منظور ۲۰ سر موش (Balb/c) ماده با میانگین وزن ۸/۰±۱۷ گرم از موسسه پاستور خریداری و در آزمایشگاه حیوانات دانشگاه تربیت مدرس تحت شرایط کنترل شده نگهداری و به طور تصادفی به چهار گروه (استراحت-سرطان- استراحت، استراحت- سرطان- تمرین، تمرین- سرطان- استراحت و تمرین- سرطان- تمرین) تقسیم شدند؛ گروه‏ های تمرینی پس از آشناسازی وارد شش هفته برنامه تمرینی تناوبی شدند، و پس از پایان دوره تمرینی، موش­ها با تزریق سلول سرطان پستان از رده­ی ۴T۱ توموری شدند و مجدد گرو­ه­ های تمرینی وارد چهار هفته برنامه تمرینی تناوبی شدند. ۴۸ ساعت پس از اجرای آخرین جلسه تمرینی موش­ها قربانی شدند. بیان ژن E-cadherin، در بافت تومور به روش PCR Real-time بررسی شد. جهت تعیین معنی ­دار بودن تفاوت بین متغیرها از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده گردید.
یافته­ها: نتایج تفاوت معنادار ژن E-cadherin را بین گروه­ های تمرین- سرطان-تمرین و استراحت- سرطان- استراحت نشان می­دهد (p=۰,۰۳). همچنین این تفاوت معنادار بین گروه‏های تمرین- سرطان- استراحت و تمرین- سرطان-تمرین نیز وجود داشت (p=۰,۰۴).
نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می­رسد، تمرینات تناوبی می­تواند به عنوان یک راهبرد غیر دارویی باعث تعدیل بیان ژن­های سرکوبگر تومور، تهاجم توموری، متاستاز و التهاب سیستمیک شود و حتی روند پیشروی بیماری و متاستاز را معکوس کند.

وحید فرجی وفا، نسیم خسروی، مهدیه ملانوری شمسی، حمید آقا‌علی‌نژاد،
جلد ۱۲، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) با مرگ‌ و میر همبستگی منفی دارد. کاهش HRV پدیده‌ای رایج در بیماران مبتلا به سرطان است. همبستگی بین HRV و بقای عمومی در بیماران سرطان، آن را به عنوان یک شاخص زیستی ارزشمند در ارزیابی پروگنوس بیماری مطرح کرده است. از سوی دیگر، فعالیت ورزشی به عنوان یک راهبرد مداخله‌ای برای تاثیر بر پیامدهای مختلف در بیماران مبتلا به سرطان به کار می‌رود. هدف مطالعه حاضر این بود که  ادبیات مربوط به اثر مداخلات ورزشی بر HRV و پارامترهای مختلف آن در بیماران مبتلا به سرطان را به شکلی نظام‌مند مورد بررسی قرار دهد بود.
روش بررسی: برای یافتن مقالات مرتبط (از ۱۹۵۰ تا ۱۵ اکتبر ۲۰۱۸)، یک جستجوی نظام‌مند طبق دستورالعمل PRISMA در پایگاه‌داده‌های PubMed و Google Scholar انجام گرفت. از کلماتexercise, training, cancer, neoplasms, heart rate   variability, HRV برای جستجو استفاده شد. معیارهای ورود مقالات به شرح زیر بود: زبان مقاله انگلیسی باشد؛ مطالعه از نوع کارآزمایی باشد؛ تنها از مداخله ورزشی ساختاریافته استفاده شده باشد؛ آزمودنی‌ها بیماران بالغ مبتلا به سرطان بوده و پیش از شروع تحقیق سابقه فعالیت ورزشی نداشته باشند.
یافته‌ها: نهایتا ۸ مطالعه واجد شرایط در این مقاله مروری گنجانده شد. از بین پارامترهای HRV، ۲ پارامتر در دامنه زمانی (SDNN و RMSSD) و ۳ پارامتر در حوزه فرکانس (HF، LF و LF/HF) در مطالعات گزارش شده بودند. فعالیت ورزشی در تمامی مطالعات باعث افزایش در سه پارامتر SDNN، RMSSD و HF شده بود، هرچند این تفاوت در برخی مقالات از نظر آماری معنادار نبود. یافته‌های مطالعات در مورد پارامترهای LF و LF/HF خیلی همسان نبود، مضافا اینکه این دو پارامتر فاقد ارزش پروگنوستیک شناخته ‌شده هم بودند.
نتیجه ‏گیری: در حالت کلی، مداخله ورزشی می‌تواند تغییرپذیری ضربان قلب را در بیماران مبتلا به سرطان بهبود ببخشد. توصیه می‌شود در ارزیابی میزان اثر فعالیت ورزشی بر HRV پارامترهای SDNN، RMSSD و HF استفاده شود، چراکه این پارامترها ۱) ارزش پروگنوستیک دارند و ۲) به شکل مناسب‌تری منعکس‌کننده اثر فعالیت ورزشی در این بیماران هستند.

- طاهره فلاح تفتی، - حسین فلاح زاده، - جمال جعفری ندوشن، - پیمان باستانی، - یاسر غلمانی، - فریماه شمسی،
جلد ۱۶، شماره ۳ - ( مجله علمی بیماری های پستان ایران ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: در تحلیل داده‌های بقاء، گاهی نسبتی از نمونه‌های مورد مطالعه رخداد مورد نظر را هرگز تجربه نخواهند کرد و به عنوان نمونه‌های شفایافته در نظر گرفته می‌شوند. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر میانگین بقاء بلندمدت و کوتاه مدت تا رخداد متاستاز در بیماران مبتلا به سرطان پستان با استفاده از مدل شبه پارامتری شفایافته آمیخته بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه کوهورت گذشته نگر، ۷۷۰ زن با تشخیص سرطان پستان و تحت یکی از جراحی‌های ماستکتومی اصلاح شده (MRM) و یا درمان با حفظ پستان (BCT) از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ بررسی شده‌اند. اطلاعات جمع آوری شده از پرونده بیماران در بخش پاتولوژی بیمارستان شهیدصدوقی و مرکز پروتودرمانی رمضان‌زاده یزد است و رخداد متاستاز و وضعیت حیات بیماران تا پایان شهریور ۱۴۰۱ مشخص شده است. روش‌های آماری مورد استفاده، نمودار کاپلان- مایر، رگرسیون Cox و مدل شبه پارامتری شفایافته آمیخته بوده و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار  R-۴,۳.۱انجام شده است.
یافته‌ها: در این مطالعه از تمام بیماران تا پایان دوره پیگیری، ۲۱۸ نفر (۳/۲۸%)  فوت و ۱۹۸نفر(۷/۲۵%) رخداد متاستاز را تجربه کردند. در مدل شبه پارامتری شفایافته آمیخته تک متغیره و چند متغیره مرحله بیماری به عنوان مهم ترین متغیر شناسایی شد. در مدل شبه پارامتری شفایافته آمیخته چند متغیره، بقاء کوتاه مدت در رخداد متاستاز برای بیماران در مرحله IIIa بیماری ۷/۲ برابر بیماران با مرحله I و II  برآورد شده است.
نتیجه گیری: مدل شبه پارامتری شفایافته آمیخته می‌تواند اثر متغیرهای موثر بر رخداد متاستاز را با محاسبه بقاء بلند مدت و کوتاه مدت با دقت مناسبی برآورد کند.

 


صفحه ۱ از ۱     

تمامی حقوق نرم‌افزاری اين وب سایت متعلق به مجله علمی بیماری‌های پستان ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Breast Diseases

Designed & Developed by: Yektaweb