۷ نتیجه برای میری
رضا اقدام ضمیری، عباسعلی درستی،
جلد ۱۲، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: رادیوتراپی قبل از ماستکتومی موجب افزایش شدت استرس و هورمون کورتیزول میگردد، با توجه به استقبال بیماران و پزشکان از روش های غیردارویی مدیریت استرس، مطالعه حاضر با هدف اثر طب فشاری گوش بر اضطراب و سطح هورمون کورتیزول قبل از ماستکتومی در زنان دریافت کننده رادیوتراپی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در طی سال‌های ۹۸-۱۳۹۷ در بیمارستان امام رضا تبریز با مشارکت ۶۶ (هر گروه ۳۳ نفر) بیمار انجام شد. بیماران گروه مداخله از سه روز قبل از جراحی روزانه دو نوبت طب فشاری گوش را انجام می دادند (هر گوش هشت دقیقه)، سطح سرمی کورتیزول و اضطراب پنهان و آشکار (ابزار اشپیل برگر) قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد (برای گروه کنترل اقدامی انجام نشد) و با آزمون های آماری مناسب در نرم‌افزار SPSS۲۰ مقایسه شدند. P کمتر از ۰۵/۰ معنادار تلقی شد.
یافته ها: متغیرهای سطح اضطراب پنهان (۴۱/۶±۲۲/۴۳) و آشکار (۵۲/۵±۵۰/۴۹) و هورمون کورتیزول (۹۵/۱۸±۱۵/۱۵۶) در گروه مداخله با گروه کنترل هیچ اختلاف آماری معناداری نداشتند (۰۵/۰<P)؛ پس از مداخله شاهد تاثیرات مثبت طب فشاری گوش بر کاهش
سطح اضطراب پنهان (۹۱/۴±۰۹/۳۳) و آشکار (۰۱/۵±۱۸/۳۲) و هورمون کورتیزول (۸۰/۱۷±۵۹/۱۱۵) در گروه مداخله بودیم (۰۰۵/۰>P) حال آنکه هیچ تغییر معناداری در متغیرهای ذکر شده در گروه کنترل مشاهده نشد (۰۵/۰<P).
نتیجه گیری: طب فشاری گوش در بیماران مبتلا به سرطان پستان که دوره های رادیوتراپی را سپری نمودهاند و قبلا تحت استرس قرار گرفتند، قبل از جراحی ماستکتومی دارای اثرات مثبت و مفید در کاهش سطح استرس (آشکار و پنهان) و هورمون کورتیزول شده است.
رسول نجفی، فاطمه امیری، قدرت روشنایی، محمد عباسی، مهدی رازی،
جلد ۱۲، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی - پژوهشی بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایع‌ترین سرطان و یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در زنان است. همواره مدت زمان بقا و شناسایی عوامل اثرگذار بر میزان بقای این بیماران برای پیشگیری از پیشرفت سرطان پستان و درمان بهتر آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک کوهورت گذشته‌نگر مربوط به ۴۹۳ زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به کلینیک امام خمینی همدان طی سال‌های ۸۰ تا ۹۶ بود که در چک‌لیست جمع‌آوری و ثبت گردید. اطلاعات تکمیل‌شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۱ با روش کاپلان مایر و مدل کاکس برای برآورد میزان بقا و عوامل اثرگذار بر میزان بقای بیماران مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین (انحراف معیار) سنی بیماران (۳۴/۱۱)۷۵/۴۹ سال و میزان بقای ۵ و ۱۰ ساله بیماران مبتلا به سرطان پستان ۸۶ و ۶۱ درصد بود. نتایج برازش مدل مخاطرات کاکس نشان داد که متغیرهای سن ((۷۸/۲-۲۳/۱)۵۳/۱HR (%۹۵ CI)= و اندازه تومور (۸۹/۲-۱۶/۱)۴۹/۱HR (%۹۵ CI)=. با مخاطره مرگ بیماران رابطه معنیداری دارد (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: سن و اندازه تومور با بقای بیماران مبتلا به سرطان پستان رابطه دارد. لذا با افزایش اگاهی زنان نسبت به معاینات دوره‌ای و تشخیص زودرس بیماری می‌توان مخاطره مرگ را کاهش داد و از پیشرفت سرطان پستان نیز پیشگیری کرد.
رضا اقدام ضمیری، عباسعلی درستی،
جلد ۱۳، شماره ۱ - ( فصلنامه بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: عدم استفاده از داروهای ضد درد در بیماران کاندید ماستکتومی و عوارض داروهای ضد درد در این بیماران و همچنین افزایش شدت درد در بیماران ماستکتومی شده ای که قبلا تحت رادیوتراپی بوده اند موجب شد مطالعه حاضر را با هدف بررسی تاثیر ماساژ بازتابی کف پا بر نیاز به اوپیوئید و درد ناشی از جراحی ماستکتومی در مبتلایان به سرطان پستان رادیوتراپی شده به انجام برسانیم.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده است که با مشارکت ۵۴ بیمار (برآورد بر اساس مطالعه پایلوت) که به کمک جدول اعداد تصادفی به دو گروه تقسیم شده بودند، در طی ده ماهه منتهی به شهریور ۱۳۹۸ در بیمارستان امام رضا (تبریز) انجام شد. گروه مداخله از چهار ساعت پس از ترخیص از ریکاوری به مدت دو روز (هر شش ساعت) ماساژ کف پارا دریافت می کردند (هر پا ده دقیقه) اطلاعات بیماران در فرم اطلاعات دموگرافک ثبت شد و شدت درد نیز با کمک ابزار دیداری درد سنجیده شد. آزمون های کای دو و تست دقیق فیشر و تی مستقل در نرم‌افزار SPSS۲۱ تحلیل شدند. P<۰,۰۵ معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: دو گروه کنترل (۴۵/۹±۲۹/۵۱) و مداخله (۹۶/۸±۰۳/۵۲) از نظر شدت درد در قبل (۲۹۳/۰=P) از مداخله بدون اختلاف آماری معناداری بودند؛ حال آنکه پس از اتمام مداخله (۰۰۳/۰=P) اختلاف آماری معناداری در متغیر ذکر شده بین دو گروه کنترل (۹۵/۸±۸۸/۴۹) و مداخله (۷۵/۶±۱۲/۲۰) مشاهده شد و از طرفی دیگر در گروه مداخله بعد از دریافت مداخله، اختلاف آماری معناداری نسبت به قبل از مداخله مشاهده شد (P<۰,۰۵). میزان پتدین مصرفی بین دو گروه مداخله (۴۹/۴±۹۹/۲۹) و کنترل (۵۰/۴±۱۸/۲۹) قبل از مداخله بدون اختلاف آماری معنادار بود (۷۸۲/۰=P)، ولی بعد از مداخله اختلاف آماری معنادار بین دو گروه کنترل (۰۱/۵±۱۲/۳۲) و مداخله (۵۶/۴±۴۱/۱۰) مشاهده شد (۰۰۱/۰=P). از طرفی دیگر مقایسه تغییرات شدت درد و میزان مصرف پتدین قبل و بعد از مداخله بین دو گروه نشان دهنده تغییرات آماری معناداری بود (۰۰۱/۰=P).
نتیجه گیری: ماساژ بازتابی کف پا توانست موجب کاهش شدت درد و نیاز به اوپیوئید در زنان کاندید ماستکتومی با سابقه دریافت رادیوتراپی گردد.
مریم میری، میترا مودی، محمدرضا میری، غلامرضا شریف زاده، انسیه نوروزی،
جلد ۱۳، شماره ۲ - ( فصلنامه بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: خودآزمایی پستان ابزاری ساده، ارزان و بدون نیاز به فناوری جهت تشخیص زودهنگام سرطان پستان است و در بیشتر کشورها خصوصاً کشورهای در حال توسعه تنها شیوه واقع گرایانه کشف سریع سرطان پستان می باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر انجام رفتار خودآزمایی پستان در زنان خانه دار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی ۴۵۰ نفر از زنان خانهدار ۴۰-۲۰ سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و سازه های مدل فرانظری جمع آوری گردید. سپس در نرم افزار SPSS۱۹ وارد و برای داده های نرمال از آزمون t و آنالیز واریانس یک طرفه و داده های غیرنرمال کروسکال والیس، من ویتنی و تست دقیق فیشر استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی زنان ۲/۵±۷/۳۰ سال بود. بر اساس سازه مراحل تغییر ۹/۳۲% زنان در مرحله پیش تفکر، ۶/۱۹% تفکر، ۳/۲۳% آمادگی، ۲/۱۸% عمل و ۶% در مرحله نگهداری بودند. میانگین نمره سازه توازن تصمیم گیری ۵۷/۰±۳۳/۲، فرآیندهای تغییر ۸۲/۰±۵۱/۲ و خودکارآمدی ۸۱/۰±۶۱/۱ بود. از بین متغیرهای مورد مطالعه سطح تحصیلات و آگاهی رابطه معنی داری را با سازه های مدل نشان دادند (۰۵/۰>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه اکثریت زنان مورد مطالعه رفتار خودآزمایی پستان را انجام نمی دادند. لذا انجام مداخلات آموزشی به منظور ارتقای رفتار خودآزمایی پستان ضروری به نظر می رسد.
رسول نجفی، میثم الفتی فر، مهدی رازی، فاطمه امیری،
جلد ۱۳، شماره ۲ - ( فصلنامه بيماري‌هاي پستان ايران ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان دومین سرطان شایع و یکی از شایع‌ترین علل مرگ در زنان است. متاستاز نیز از چالش‌های پیش روی بیماران مبتلا به سرطان پستان می‌باشد که بقای آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان بقا و سنجش عوامل اثرگذار بر پیشرفت بیماری از زمان تشخیص با در نظر گرفتن متاستاز به‌عنوان حالتی میانی با استفاده از مدل بیماری- مرگ انجام شد.
روش بررسی: مطالعه گذشته‌نگر حاضر متشکل از ۴۹۳ فرد مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به کلینیک امام خمینی شهر همدان طی سال۱۳۸۰ تا ۱۳۹۶ است. ابتدا اطلاعات مورد نیاز با استفاده از چک لیست از پیش تهیه شده از پرونده بیماران استخراج شد، سپس اثر متغیرهای زمینه‌ای و بالینی بر سیر طبیعی بیماری با استفاده از مدل‌های چندحالتی بررسی شد.
یافته‌ها: مخاطره وقوع متاستاز برای افرادی که اندازه تومور آنها بین ۲ تا ۵ سانتی‌متر و بیشتر از ۵ سانتی‌متر بود بیشتر از افرادی است که اندازه تومور آنها کمتر از ۲ سانتی‌متر بود (۷۹/۱-۱۰/۱)۲۸/۱ و (۹۱/۳-۲۵/۱)۴۸/۲ =HR(%۹۵CI)). افرادی که وضعیت استروژن، پروژسترون و فاکتور رشد اپیدرمی آنها مثبت بود بیشتر در خطر وقوع متاستاز بودند ((۴۰/۳-۹۶/۱) ۵۸/۲، (۲۶/۲-۷/۱)۶۹/۱، (۳۱/۲-۲۹/۱)۷۳/۱)= HR (%۹۵CI).
نتیجه‌گیری: آموزش همگانی در مورد اهمیت معاینات دوره‌ای و تشخیص زودهنگام سرطان پستان همچنین شناخت علایم این بیماری میتواند به فرد در تشخیص به موقع بیماری کمک نماید. لذا بیمار می تواند قبل از بزرگتر شدن تومور و پیشرفت بیماری به پزشک مراجعه نماید که این کار به درمان به موقع بیماری کمک شایانی خواهد کرد.
پریا مطهری، رضا اقدام ضمیری، محمدرضا فاطمی،
جلد ۱۴، شماره ۴ - ( فصلنامه بیماری های پستان ایران ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایع ترین سرطان تشخیص داده شده در بین زنان در سراسر جهان است. افزایش اطلاعات مولکولی و ژنتیکی مربوط به سرطان باعث بهبود روش های تشخیصی، غربالگری و درمان در زمینه سرطان شده است. پروتئین شوک حرارتی ۷۰ (HSP۷۰) در بیماران مبتلا به سرطان پستان بیش از حد بیان می شود و در خواص بدخیم سرطان پستان نقش دارد. با توجه به ماهیت غیرتهاجمی جمع آوری بزاق و این واقعیت که هیچ مطالعه ای در مورد سطح HSP۷۰ بزاق در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام نشده است. هدف از این مطالعه ارزیابی ارزش تشخیصی HSP۷۰ بزاق در این بیماران بود.
روش بررسی: نمونه بزاق ۴۵ بیمار مبتلا به سرطان پستان و ۴۵ فرد سالم که از نظر سن همسان سازی شده بودند جمع آوری شد. سطح بزاقی HSP۷۰ با روش الایزا اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. حساسیت، ویژگی و ارزش تشخیصی این پروتئین از طریق منحنی ROC و تعیین نقطه برش مورد بررسی قرار گرفت. نرم افزار مورد استفاده در این مطالعه SPSS ۲۵ بود و مقدار P کمتر از ۰۵/۰ معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: در این مطالعه، میانگین سطح HSP۷۰ بزاق در گروه بیماران ng/ml ۸۲/۸ ± ۴۱/۱۵ و در گروه کنترل ng/ml ۲۸/۶ ± ۰۳/۱۵ بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (۰۵/۰<P). همچنین، سطح زیر منحنی نمودارROC ۴۹۷/۰ بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سطح HSP۷۰ بزاق بین بیماران مبتلا به سرطان پستان و افراد سالم تفاوت معنی داری ندارد و بر اساس منحنی ROC، سطح بزاقی این پروتئین در این بیماران ارزش تشخیصی ندارد.
زهرا خسروی زادگان، مهراب صیادی، فریبا مرادی اردکانی، فاطمه جعفری، شیرزاد جاویدی آل سعدی، حامد کرمی، احد امیری قرقانی، ابوبکر جعفرنژاد،
جلد ۱۸، شماره ۱ - ( مجله علمی بیماری های پستان ایران ۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایع‌ترین سرطان در بین زنان ایرانی است. از آنجا که کمبود آموزش و برنامه های تشخیص زودهنگام در کشورهای در حال توسعه علت اصلی افزایش بیماری و مرگ‌و‌میر ناشی از این بیماری است این پژوهش به منظور بررسی خودآزمایی پستان در میان زنان عشایر که توجه کمی به آنها شده است، انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش مقطعی بر روی ۴۳۲ زن عشایر که تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند انجام شد. افراد تحت مطالعه به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و اطلاعات از طریق یک چک لیست که شامل بخش های دموگرافیک، آگاهی، خودآزمایی پستان، خود مراقبتی و موانع غربالگری بود توسط کارکنان آموزش دیده جمع آوری شد. تمام تجزیه و تحلیل ها در سطح معنی داری ۰۵/۰ با استفاده از نرم افزار Stata نسخه ۱۴ انجام شد.
یافته ها: میانگین سن افراد ۸/۹۴ ± ۵۳/۰۹سال بود که (۵۱/۶%) ۲۲۳ نفر بی سواد و (۸۸%) ۳۸۰ نفر متاهل بودند. میانگین نمره آگاهی در کسانی که خودآزمایی پستان را ۱-۳ بار در سال (۸/۸۷ ± ۲۳/۰۹) انجام می دادند از میانگین نمره آگاهی در کسانی که برای معاینات دوره ای به پزشک مراجعه می کردند (۷/۲۹ ± ۲۵/۴۲) بالاتر بود (۰/۰۰۱>p). هم چنین، طبق آزمون پیرسون، همبستگی معکوس و متوسط بین آگاهی و موانع غربالگری دیده شد (۰/۳۰۹-=r،۰/۰۰۱>p).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد همبستگی معکوس بین آگاهی و موانع غربالگری وجود دارد و با توجه به اینکه بیش از نیمی از جمعیت بی‌سواد هستند، این مطالعه به جلب توجه مسئولین سلامت برای افزایش آگاهی سرطان پستان و توجه بیشتر به این جمعیت کمک کند.
