۶ نتیجه برای آپوپتوز
الهه کیهانی،
جلد ۵، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه واهداف: مطالعات مربوط به میزان بقاء در سرطان پستان نشان میدهد، شانس بقاء ۵ ساله در زنان مسن، بالاتراز زنان جوان بوده و قدرت
تهاجمی سلولهای سرطانی در زنان جوان مبتلا به سرطان پستان بالاتر میباشد.
هدف از این مطالعه، یافتن رابطه بین سن بیمار با برخی از عوامل پیشآگهی بافتی در سرطان پستان است
با IHC مواد و روش کار: از بلوک پارافینی ۹۰ بیمار با سابقه سرطان اولیه پستان و بدون در نظر گرفتن درجهبندی و مرحلهبندی تومور، اسلایدهای
ارزیابی ضریب آپوپتوز بافتی ) تهیه ) Annexin V ارزیابی ضریب پرولیفراسیون بافتی) و ) Ki- ارزیابی میزان آنژیوژنر بافتی)، ۶۷ ) CD نشانگرهای ۳۴
شد و نتایج آن در بین دو گروه از زنان زیر ۵۰ سال و بالای ۵۰ سال مقایسه گردید.
ب الاتر از زنان (P < ۵۶ % از بیماران را گروه زیر ۵۰ ساله تشکیل میدادند. میزان آنژیوژنز در گروه زیر ۵۰ ساله بطور معنی داری ( ۰,۰۲ / یافتهها: ۶
بالای ۵۰ ساله بوده و از طرفی در زنان جوانتر، ضریب پرولیفراسیون نیز بالاتر بود. بین ضریب آپوپتوز در بین دو گروه، اختلا ف آماری معنی داری
مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که آنژیوژنز و پرولیفراسیون توموری یکی از عوامل تأثیرگذار در پیشآگهی سرطان پستان میباشند . بالا
بودن آنژیوژنز توموری در افراد جوان، به توانائی مغز استخوان در تکثیر و تولید پیشسازهای اندوتلیالی نسبت داده شده و با بالا رفتن آنژیوژنز توموری،
قدرت تکثیر سلولهای بدخیم نیز افزایش مییابد. در زنان جوانتر، احتمال سرطان پستان فامیلی مطرح بوده و جهش های ژنی ناشی از آن بر روی
ضریب آپوپتوز تأثیرگذار است. بنابراین عدم اختلاف آپوپتوز در بین این دو گروه با این فرضیه قابل توجیه است. از آنجا که در ایران سن رخداد سرطان
پستان یک دهه زودتر از کشورهای غربی است، لذا پیشنهاد میشود در صورت تکرارپذیر بودن نتایج این مطالعه، داروهای آنتیآنژیوژنیک نیز به رژیم
شیمیدرمانی اضافه و کارآزمائیهای بالینی انجام شود.
حمید آقا علی نژاد، سیده الهام هاشمی جوکار،
جلد ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: برخی عوامل مانند تمرینات ورزشی و مداخلات دارویی می توانند روند رشد تومور را تحت تاثیر قرار دهند. به منظور مشخص شدن سازوکار دقیق این تاثیرگذاری، در پژوهش حاضر تاثیر شش هفته تمرین ورزشی تناوبی همراه با مصرف نانوذره سلنیوم بر بیان ژن Bcl-۲ و LC۳ در بافت تومور موش های ماده حامل تومور پستان مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: ۱۲ سر موش ماده balb/c پس از تزریق سلول های سرطانی در چهار گروه تقسیم شدند: کنترل (CT)، تمرین (TT)، نانو ذرات سلنیوم (ST)، تمرین+ نانو ذرات سلنیوم (SeTT). برنامه تمرین تناوبی به مدت شش هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. علاوه بر این، موش ها در گروه ST و SeTT به مدت شش هفته و سه روز در هفته نانوذرات سلنیوم را دریافت کردند. با گذشت دو روز از آخرین مداخله (تمرین یا نانوذره)، موش ها بیهوش شدند و بافت تومور جدا شد. بیان ژن های Bcl-۲ و LC۳ با تکنیک Real-time PCR بررسی گردید. در نهایت یافته ها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج کاهش معنادار حجم تومور در گروه SeTT (۰۰۱/>p) و افزایش بیان LC۳ در گروه های TT (۰۰۶/۰=p) و SeTT (۰۴/۰=p) را نشان داد. همچنین، کاهش معنادار بیان Bcl-۲ در گروه ST (۰۱/۰ =p) مشاهده شد.
نتیجه گیری: مصرف نانو ذرات سلنیوم به همراه تمرین تناوبی می تواند تاثیر سینرژیک در مقابله با رشد تومور داشته باشد که این تاثیرات احتمالاً تا حدودی ناشی از تغییرات در بیان ژن های Bcl-۲ و LC۳ در بافت تومور باشد.
یوسف شاه ولی کوه شوری، سید محمد مرندی، مهدی کارگرفرد، گلناز واثقی، سید جمال مشتاقیان،
جلد ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین هوازی به همراه بیتمرینی در فازهای مختلف پیشگیری بر روی بیان ژن و پروتئین BCl-۲ بود.
روش بررسی: ۳۲ سر موش Balb-c ماده (۱۸-۲۰g) خریداری شد و به طور تصادفی در گروه های پیشگیری مقدماتی (A)، پیشگیری اولیه (B)، پیشگیری ثانویه (C) و کنترل (D) قرار گرفتند. گروه A پس از ۴ هفته تمرین هوازی و تزریق سلول های ۴T۱، ۸ هفته بی تمرینی داشتند. گروه B پس از تزریق سلول های ۴T۱ به مدت ۴ هفته تمرین هوازی انجام دادند و سپس به مدت ۴ هفته بی تمرینی داشتند. در گروه C پس از تزریق سلول های سرطانی و بعد از آن ۴ هفته بی تحرکی و سپس ۴ هفته تمرین هوازی انجام شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و دوره های بی تمرینی پس از بیهوشی، قربانی کردن و بافت برداری انجام شد. برای اندازه گیری میزان بیان ژن از RT PCR و برای سنجش میزان پروتئین از WB استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین بیان ژن در اثر تمرین هوازی بین گروه های (۴۸۱/۰) A، (۳۲۳/۰) B و (۰۳۵/۰) Cنسبت به گروه کنترل (۷۱۱/۱)D در حد معنیداری (۰۰۱/۰P=) متفاوت بود. همچنین تمرین هوازی باعث تفاوت معنی دار میزان بیان پروتئین (۰۰۵/۰P=) BCl-۲بین گروه های (۶۹۲/۰)A ، (۸۲۱/۰)B و (۶۷۰/۰)C نسبت به گروه (۰۰۰/۱)D شد. لازم به ذکر است که رشد تومور در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت (۰۹۲/۰P=).
نتیجه گیری: ورزش احتمالا بتواند با کاهش عوامل ضد آپوپتوزی در سلول های توموری منجر به ایجاد آپوپتوز و مرگ سلول های توموری و کاهش رشد تومور و بهبود وضعیت بیمار شود.
محدثه شایقان، رومینا مهدی زاده، فلورا فروزش، حسن صنعتی، ریحانه قدیریان، محمدامین جاویدی، علیرضا مجید انصاری،
جلد ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایعترین سرطان و اولین علت مرگ ناشی از سرطان در بانوان جهان بهشمار میرود. علی رغم دستیابی به مداخلات درمانی جدید، معرفی رویکردهای کارآمدی که کمترین عوارض جانبی را داشته باشند همواره مورد نیاز بوده است. از طرفی به نظر میرسد که میدان الکترومغناطیسی با فرکانس بسیار پایین (ELF-EMF) در زمان/ فرکانس/ شدت مناسب، نتایج امیدوارکنندهای در درمان سرطان نشان میدهد. هدف از این مطالعه بررسی نقش احتمالی ELF-EMF در رده سلولی BT۴۷۴ سرطان پستان انسانی است.
روش بررسی: رده های سلولی سرطان پستان BT۴۷۴ و نرمال MCF۱۰A در معرض ELF-EMF سینوسی (۱۰۰mT،۱Hz) به مدت ۲ ساعت/ روز برای ۵ روز قرار گرفتند. میزان بقا و آپوپتوز این سلول ها به ترتیب توسط تریپان بلو و فلوسایتومتری اندازه گیری شد. همچنین برای اندازهگیری سطح بیان mRNA ژنهای ER، PR و HER۲، real-time PCR انجام گردید.
یافتهها: داده ها بیانگر آن هستند که ELF-EMF منجر به القای حدود ۶۹% آپوپتوز در سلول های BT۴۷۴ (p˂۰,۰۵) و نه در MCF۱۰A شده است. همچنین، نتایج حاصل از real-time PCR نشان دهنده کاهش میزان بیان HER۲ و PR و افزایش بیان ER در گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل در سلول های BT-۴۷۴ است.
نتیجه گیری: ELF-EMF (۱۰۰mT، ۱Hz، ۲h/day) به مدت ۵ روز می تواند آپوپتوز قابل توجهی را در سلول های BT۴۷۴ القا کند. علاوه بر این، میتواند بر ژنهای مهم مرتبط با سرطان پستان (کاهش HER۲ و PR و افزایش ER) تأثیرگذار باشد، که ممکن است در درمانهای کمکی احتمالی مفید واقع گردد.
فیروزه علویان، سعیده قیاسوند،
جلد ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: رژیم غذایی از جمله عوامل محیطی است که نقش مهمی درخطر ابتلا به سرطان پستان دارد. انگور یکی از پر تولیدترین میوهها در جهان؛ با منبع ارزشمندی از ترکیبات فعال زیستی، کنترلکننده تکثیر و رشد سلولهای سرطانی پستان است.
روش بررسی: تحقیق مروری نقلی حاضر بر اساس اطلاعات جمعآوریشده از منابع جستجوگر اینترنتی فارسی و انگلیسی Pub Med، Google Scholar, Google، Science Direct و Scopus طی سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۲؛ و با استفاده از واژههای کلیدی سرطان پستان، ترکیبات فعال زیستی و انگور انجام شد.
نتیجهگیری: اقدامات پیشگیرانه به کمک ترکیبات طبیعی انگور مانند رزوراترول، ترپنوئیدها، اسید اولئانولیک، کاتچینها، پروآنتوسیانیدینها، آنتوسیانینها، آنتوسیانیدینها، کاروتنوئیدها و فلاونولها نشاندهنده نقش احتمالی آنها در درمان سرطان پستان از طریق مهار رگ زایی، توقف چرخه سلولی، القای آپوپتوز، حذف رادیکالهای آزاد و سایر فعالیتهای ضد توموری است.
یافتهها: نتایج بررسیها نشان داد ترکیبات فعال زیستی انگور به دلیل فعالیتهای بیولوژیکی متعدد؛ ازجمله توانایی آنها در کاهش استرس اکسیداتیو، مهار سنتز DNA، توقف چرخه تقسیم سلولی، تحریک آپوپتوز و مرگ سلولهای سرطانی با مسیرهای سیگنال دهی متعددی که در ایجاد یا از بین بردن تومور درگیر هستند، تعامل دارند و در پیشگیری و درمان سرطان پستان موردتوجه خاص قرار دارند.
مجید مقیسه، ساناز میرزایان شانجانی، عبدالعی بنائی فر، یاسر کاظم زاده،
جلد ۱۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: دوکسوروبیسین دارویی فراگیر در درمان انواع سرطانها است که به دلیل عوارض مختلف در بافتهای بدن مصرف آن محدود شده است. لذا هدف از پژوهش حاضر در راستای کاهش عوارض این دارو، از طریق تأثیر یک دوره تمرین هواری به همراه مصرف نانومیسل کورکومین بر بیان ژنهای CAS۳،CAS۹، BCL۲ و BAX بافت قلبی موشهای بالب سی با سرطان پستان القایی است.
روش بررسی: ۲۴سر موش ماده بالب سی بهطور تصادفی به۴ گروه کنترل بیمار دوکسوربیسین، بیمار دوکسوروبیسین و تمرین، بیمار دوکسوروبیسین و مکمل نانوکورکومین و بیمار دوکسوروبیسین، تمرین هوازی و مکمل تقسیم شدند. القای سرطان پستان با سلولهای MC۴-L۲ انجام شد. دوکسوروبیسین ۲mg/kg به صورت زیرصفافی به تعداد ۶ مرتبه و در روزهای ۲۸،۲۱،۱۴،۷،۱ و ۳۵ تزریق شد. برنامه هوازی ۶ هفته، هفتهای ۵ روز با افزایش سرعت نوارگردان در هر دو هفته و مصرف نانومیسل کورکومین با دوز ۱۰۰ mg/kg بود، داده های جمعآوری شده با آنالیز واریانس دوطرفه در سطح معنیداری ۰۵/۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تمرین هوازی سبب کاهش معنادار بیان ژن CAS۳، CAS۹وBAX شد ولی تأثیر معناداری بر BCL۲ نداشت (P≤ ۰/۰۵). مصرف مکمل نانومیسل کورکومین سبب کاهش معناداری در بیان ژن CAS۳، CAS۹ شد اما تأثیر معناداری بر بیان ژن BAX نداشت اگرچه سبب افزایش معنادار بیان ژن BCL۲ شد. (P≤ ۰/ ۰۵)
نتیجهگیری: احتمالاً تمرین منتخب هوازی و مصرف مکمل نانو میسل کورکورمین مجزا و یا همزمان میتواند در کاهش حساسیت به آپوپتوز و محافظت از قلب به عنوان بافت غیرهدف در زمان درمان با داروی دوکسوربیسین که بهمنظور جلوگیری از رشد و پیشرفت سلول های سرطانی در بیماران استفاده میشود موثر واقع شود.