پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای استروژن

فریدون سیرتی، آزاده قهاری، نسرین السادات علوی،
جلد ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده

چکیده

مقدمه

زنان است

در تعیین پیش آگهی تومور و تعیین

: سرطان پستان، سر دسته علل مرگ ناشی از سرط ان در زنان ۴۰ تا ۴۴ سال می باشد و شایعترین سرطان با محل مشخص در. احتمال بروز این بیماری ۱ نفر به ازاء هر ۸ زن می باشد . بعضی فاکتورها مانند اندازه تومور، مرحله پاتولوژیک تومور، نوع تومور،HER-۲/neu و P وضعیت غدد لنفاوی زیر بغل، رسپتورهای هورمونی استروژن و پروژسترون و ۵۳

خط مشی درمان، م ؤثر هستند

پرداخته می شود

. در این تحقیق به بررسی فراوانی چهار فاکتور آخر و ارزیابی ارتباط آنها با یکدیگر و با منوپوز و سن.

مواد و رو ش ها

تحت بررسی قرار گرفتند

: طی یک دوره سه ساله، ۲۰۰ بیمار که تشخیص پاتولوژیک سرطان پستان داکتال یا لبولار داشتند، به روش. HER-۲/neu, ER, PR, P ایمونوهیستو شیمیایی از نظر ۵۳

۴۹/۶

سال بود و در محدوده سنی (ED= +۱۱/ نتایج: همه بیماران، در این بررسی، جنسیت م ؤنث داشتند و میانگین سنی آنها ( ۳۶

در

۷۱

۶۳ مورد P ۶۵ درصد )، ۵۳ / ۲۶-۸۱ سال قرار داشتند . گیرنده استروژن در ۱۴۲ مورد ( ۷۱ درصد )، گیرنده پروژسترون در ۱۳۱ مورد ( ۵درصد) مشاهده شد . بین وجود گیرنده استروژن و وجود گیرنده پروژسترون رابطه / در ۱۴۳ مورد ( ۵ HER-۲/neu ۳۱/۵ درصد ) و )

وگیرنده

P که کاملاً ب ا مکانیسم عملکرد این گیرنده ها قابل توجیه است . بین وجود ( ۵۳ (P< مستقیم معنی دار وجود داشت ( ۰,۰۵

و سن بیماران، رابطه

ER و گیرنده پروژسترون ) نیز رابطه معکوس معنی دار وجود داشت. در مورد سن، فقط بین وجود p استروژن) و ( ۵۳

مستقیم معنی دار دیده شد

۷۱/

درصد بود

تفاو تهای نژادی و ژنتیکی باشد

. بین هیچکدام از این مارکرها و منوپوز رابطه معنی داری مشاهده نشد.بود بطوریکه در این بررسی شیوع آن معادل ۵ HER-۲/neu بحث: تفاوت بارز نتایج این مطالعه با کتب مرجع، در زمینه فراوانی. در حالیکه در کتب مرجع شیوع حدود ۲۵ درصد و بعضی مطالعات شیوع ۳۷ درصد را ذکر نموده اند که می تواند ناشی از. لذا در نظر گرفتن این تفاو تها در مطالعات و درمان بیماران باید مد نظر قرار گیرد.

سکینه عباسی، سیروس عظیمی، سمیرا کلباسی،
جلد ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

  مقدمه : شواهد نشان میدهد که پلی مورفیسم در ژن گیرنده استروژن- (ESR۱) a با سرطان پستان و اشکال با ل ینی آن در میان سفید پوستان ارتباط مستقیم دارد. مطالعات اپیدمیولوژی نشان میدهد که سن ابتلا به بیماری در میان سفید پوستان خاور میانه و غربی متفاوت است. در این مطالعه پلی مورفیسم در ژن ESR۱ و ارتباط آن با خطر ابتلا به سرطان پستان در ایران مورد بررسی قرار گرفته است.

  مواد و روشها : نوع مطالعه مورد – شاهدکه با هدف ایجاد پایگاه اطلاعاتی پلی مورفیسم درژن ESR۱ در جمعیت زنان ایران طراحی شد. غربالگری پلی مورفیسم درژن ESR۱ در بیمارانی که به تازگی سرطان پستان در آنها تشخیص داده شده است( ۱۵۰ نفرمورد) ودر زنان کاملا سالم (۱۴۷ نفر کنترل) به کمک روش SSCP-PCR انجام شد.

  یافته ها : نتایج نشان میدهد که پلی مورفیسمی به شکل جهش خاموش تک نوکلئوئیدی (SNP) در جمعیت مورد آزمایش وجود دارد، که قبلا نیز در جمعیتهای متفاوتی گزارش شده بود. فراوانی آلل ۱ (TCC) در کدان ۱۰ (TCT → TCC) (T/C, S۳۹۲S), ،اگزون ۱در بیماران مبتلا به سرطان پستان (۴۵,۷%) بطور قابل ملاحظه ای نسبت به افراد سالم (۳۹.۸%). بیشتر بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود P = ۰,۱۴۸ ) ). بعلاوه ، فراوانی آلل ۱ (TCC) در کدان ۱۰در بیماران مبتلا به سرطان پستان با سابقه فامیلی سرطان پستان (۷۸.۹%) بطور قابل ملاحظه ای نسبت به بیماران سرطان پستان بدون سابقه فامیلی سرطان پستان (۴۰.۸%) بیشتر بود. فراوانی آلل ۱ (TCC) در کدان ۱۰در بیماران مبتلا به سرطان پستا ن بامتاستاز (۵۸.۷%) LN نسبت به بیماران سرطان پستا ن بدون متاستاز (۴۳.۳% )LN نیز بیشتر بود .

  نتیجه گیری : نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که پلی مورفیسم ژن گیرنده استروژن آلفا با خطر ابتلا با سرطان پستان درنزد زنان در ایران مرتبط است. اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که وجود همبستگی مثبت بین آلل ۱ در کدان ۱۰ و متاستاز LN ، همراه با حضور هر دو آلل ۰ و ۱در کنار هم ممکن است یکی ازپارامترهای مهم در بروز متاستاز LN در سرطان پستان باشند .


حمید آقاعلی نژاد،
جلد ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: تمرینات ورزشی نقش مهمی در پیشگیری و کمک به درمان سرطان پستان ایفا می‌کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات کمک درمانی تمرینات ورزشی بر بیان ریز RNA-۱۵۵ و ژن سرکوب‌گر پیام‌رسان سایتوکاینی-۱ (SOCS۱) در تومور موش مبتلا به سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن بود. روش‌بررسی: ۱۶ موش بالب‌سی ماده در ۲ گروه، تومور- ورزش (ET) و تومور-استراحت (RT) به طور تصادفی قرار گرفتند. پس از آشناسازی، یک میلیون سرطانی وابسته به استروژن ( MC۴-L۲) به هر موش‌ تزریق شد. سپس، گروه ET به مدت ۶ هفته (۵ روز در هفته) تمرینات استقامتی را انجام دادند. حجم تومور به صورت هفتگی با کولیس دیجیتال اندازه‌گیری شد. در پایان موش‌ها قربانی شدند، بافت تومور استخراج و فریز شد و در دمای ۷۰- درجه سلسیوس نگهداری شد. استخراج RNA و ساخت cDNA به ترتیب با استفاده از پروتکل ترایزول و مطابق دستورالعمل کیت‌ ساخت cDNA انجام شد. در نهایت روش Real time – PCR انجام و نتایج جمع‌آوری شد. یافته‌ها: اختلاف معناداری در بیان mir۱۵۵ و بیان ژن SOCS۱ در گروه‌های ET و RT مشاهده شد (P<۰/۰۵). این نتایج با میزان رشد تومور هم‌خوانی داشت. نتیجه‌گیری: تمرینات ورزشی به ترتیب موجب کاهش و افزایش بیان mir۱۵۵ و بیان ژن SOCS۱ بافت تومور می‌شود. با توجه به افت بیان mir۱۵۵ و افزایش بیان ژن SOCS۱ در گروه ET، می‌توان ادعا کرد تمرین استقامتی از طریق افزایش بیان ژن‌های ضدتوموری و کاهش بیان آنکوژن‌ها نقش کمک درمانی در سرطان پستان دارد.
سکینه عباسی، حسین یاری پور، مینا رسولی،
جلد ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده مقدمه: جهش‌های ژنتیکی با توجه به نقش غیرقابل انکاری که در پیدایش بیماری‌ها داشته و با تاثیر بر روی کنش‌های بعدی بیماری، موجب آسیب‌های بدخیم در پستان می‌شوند. از آن جمله، جهش نقطه‌ای در ژن گیرنده استروژن α‌(ESR۱)، مانند G۹۰۸A (لیزین ۳۰۳ آرژنین) سبب تکثیر بی‌رویه سلول‌های حساس به استروژن و رشد تومور در پستان می‌شود. در این تحقیق ما به شناسایی و غربالگری این جهش در میان زنان ایرانی مبتلا به سرطان پستان تهاجمی پرداخته‌ایم. روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه(مطالعه مورد- شاهد) شامل ۱۴۷ نفر سالم (کنترل) و ۱۵۰ نفر بیمار (مورد) با سرطان پستان تهاجمی است. جهش G۹۰۸A ESR۱ از طریق آنالیز تغییرات ساختاری تک رشته DNA(SSCP) و تعیین توالی P-cycle۳۳ DNAمورد شناسایی قرار گرفت. یافته‌ها: جهش G۹۰۸A ESR۱ با فراوانی ۷/۱۰% به شکل ژنوتیپ هتروزیگوت تنها در بیماران سرطانی شناسایی شد. همچنین فراوانی آلل جهش‌یافته AGG در کدان ۳۰۳ در بین بیمارانی که دارای سابقه خانوادگی سرطان پستان بودند ۹/۲۸%، بیش از بیمارانی بود که سابقه خانوادگی سرطان پستان را نداشتند ۹/۱% و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (۰۰۱/۰=P). نتیجه‌گیری: بنابر نتایج این تحقیق جهش در کدان ۳۰۳ در ژن ESR۱، با جنبه‌های گوناگون سرطان پستان در ایران ارتباط داشته و ژنوتیپ ESR۱ می‌تواند یک نشانگر جایگزین در پیش بینی ابتلا به سرطان پستان در طول زندگی یک فرد باشد.
زهرا میرآخوری، محمدرضا کردی، عباسعلی گایینی، شعبان علیزاده، لیلا انوشه، صادق امانی شلمزاری، اشرف امینی، مریم دلفان،
جلد ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده مقدمه: حلقه بازخوردی بین mir-۲۰۶-ERα استرادیول به عنوان سازوکار نوین در سرطان پستان مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین ورزشی هوازی بر روند تنظیمی این حلقه‌ بازخوردی در موش‌های مبتلا به سرطان پستان وابسته به استروژن است. روش بررسی: سلول‌های سرطانی MC۴-L۲ به ۲۰ سر موش بالب سی ماده (شش تا هشت هفته، میانگین وزن ۱۵-۱۴ گرم) به‌شکل زیرجلدی تزریق شدند، سپس نمونه‌ها به‌طورتصادفی به دو گروه ۱۰ تایی کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از آن، گروه تمرین به مدت شش هفته، پنج روز در هفته تمرینات هوازی (۱۸-۱۴ متر بر دقیقه) را انجام دادند. پس از پیدایش تومور، طول و عرض تومور با کولیس دیجیتالی هر هفته اندازه‌گیری شد. موش‌ها ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین قربانی شدند، نمونه‌های خونی و بافتی برداشته شد و در دمای ۷۰- درجه ذخیره شد. در ابتدا RNA تام با استفاده از تریزول استخراج شد و میزان بیانmir-۲۰۶ و ERα بافت تومور به روش Real time–PCR و استرادیول پلاسما با روش الایزا اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: سطوح استرادیول (۰۰۱/۰=P) و بیان ERα (۰۰۰۱/۰=P) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش و بیان mir-۲۰۶ افزایش معنادار داشت (۰۰۰۱/۰=P). همچنین، حجم تومور در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد (۰۳۷/۰=P). نتیجه‌گیری: با توجه به اثر افزایشی تمرین ورزشی هوازی بر بیان miR-۲۰۶ و اثر کاهشی بر بیان ERα و کاهش سطوح استرادیول پلاسما در موش‌های مبتلا به سرطان پستان، تمرین هوازی، این حلقه تنظیمی را به سمت کاهش تکثیر سلولی پیش می‌برد و می‌تواند به عنوان سازوکار نوین در بیان اثرات مثبت و کمک درمانی فعالیت ورزشی بر سرطان پستان در نظر گرفته شود.
امیرحسام سلماسی فرد، حمید آقاعلی نژاد، علیرضا رحیمی،
جلد ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده مقدمه: عقیده بر این است که دستگاه ایمنی به عنوان ابزاری جهت بازشناسی سلول‌های خودی از مواد بیگانه و حفظ هموستازی بدن تکامل پیدا کرده است و IL-۲ به عنوان سایتوکاینی که ایمنی تطبیقی را میانجی‌گری و تنظیم می‌کند شناخته شده است. با توجه به تاثیر ورزش در کاهش التهاب و تاخیر خستگی در بیماران سرطانی، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر کمک درمانی تمرینات ورزشی بر سایتوکاین‌های درگیر در ضد آنژیوژنز تومور سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن می‌باشد. امروزه از فعالیت بدنی به عنوان یک عامل کمکی در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان استفاده می‌شود. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تجربی آزمایشگاهی بوده، بدین منظور تعداد ۲۰ سر موش بالب سی ماده به شکل تصادفی در ۲ گروه ۱۰ تایی تومور-ورزش (TE)، تومور- ستراحت (TR) تقسیم شد. پس از آشناسازی با محیط، سلول‌های سرطانی وابسته به استروژن MC۴-L۲ به همه موش‌ها تزریق شد. پس از آن یک گروه از موش‌ها به مدت ۶ هفته، ۵ روز در هفته تمرین استقامتی را انجام دادند. حجم تومور هر هفته با کولیس دیجیتالی اندازه‌گیری شد. در پایان موش‌ها قربانی شدند و بافت تومور برداشته شد. بافت تومور هموژن شد و سطح سایتوکاین با روش الایزا اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: بر اساس نتایج آزمون T مستقل در رشد حجم تومور و غلظت IL-۲ در بافت تومور نشان داد، روند رشد حجم تومور در گروه (TE) نسبت به گروه (TR) کاهش معنی‌‌‌‌‌‌‌داری داشت (۰۰۰۱/۰p=) و همچنین غلظت IL-۲ در بافت تومور گروه (TE) نسبت به گروه (TR) افزایش معناداری نشان داد (۰۱۳/۰p=). در ضریب همبستگی پیرسون بین حجم تومور و سطح IL-۲ در بافت تومور در گروه (TE) رابطه معکوس معنا‌داری دیده شد (۸/۰-r=، ۰۰۲/۰p=). نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این پژوهش می‌توان گفت تمرینات استقامتی منجر به کاهش در روند رشد حجم تومور موش‏ها می‌گردند، با توجه به اینکه این کاهش در افزایش حجم تومور در گروه تمرین استقامتی هم‌راستا با تعدیل سطوح IL-۲ بوده است می‌توان نتیجه گرفت تعدیل سطوح سایتوکاینی در بافت تومور با تمرینات استقامتی صورت می‌گیرد. به‏طوری‏که افزایش سایتوکاین‌های ضد رگزایی مانند IL-۲ از عوامل موثر در کاهش حجم تومور گروه ورزشی است. لذا با توجه به این اثرات مثبت، می‌توان از تمرینات ورزشی به عنوان روش کمک درمانی در کنار دیگر روش‌ها استفاده کرد.
رباب شیخ پور،
جلد ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: مهم‏ترین تومورمارکرها در تعیین پیش‏ آگهی و نوع درمان سرطان پستان، بروز رسپتورهای استروژن و پروژسترون است. همچنین بیومارکر Ki۶۷ (نشانگر میتوز)، سرعت رشد و تکثیر تومور را نشان می‌دهد، گرید یک عامل تعیین‏کننده در پیش ‏آگهی و رفتار تومور است و غدد لنفاوی درگیر یک عامل پیشگویی‌کننده مهم برای قدرت تهاجم سرطان پستان محسوب می‌شود، لذا هدف از انجام این مقاله، ارزیابی ایمینوهیستوشیمیایی رسپتور استروژن و پروژسترون در بیماران مبتلا به سرطان پستان  و ارتباط آن با میزان تکثیر و درجه توموراست.

روش بررسی‌: ‌‌‌در این مطالعه توصیفی تحلیلی، ۱۸۴ بیمار مبتلا به سرطان پستان در محدوده سال‏های ۱۳۹۲-۱۳۸۹ از بیمارستان شهید صدوقی یزد انتخاب شدند. تکنیک ایمینوهیستوشیمی برای ارزیابی میزان رسپتور استروژن، پروژسترون و تکثیر تومور (Ki۶۷) به کار برده شد. آنالیز آماری با استفاده از تست پیرسون، تای کندال و رگرسیون خطی انجام گرفت.

یافته ­ها: در این مطالعه، میانگین میزان بروزPR , ER  و  Ki۶۷در افراد مبتلا به سرطان پستان به ترتیب ۳/۱۳± ۱۶/۶۹، ۲/۱۲±۳۲/۵۸ ،۶۳/۱۸±۳۲/۲۶% بود و ارتباط معکوسی بین میزان گیرنده استروژن و پروژسترون با گرید وجود داشت (P<۰,۰۵)، اما ارتباطی بین گیرنده استروژن و پروژسترون با تکثیر سلول و سن بیمار وجود نداشت (P>۰,۰۵).

نتیجه‌گیری:  نتایج این مطالعه نشان داد که میزان بیان رسپتور استروژن و پروژسترون و تکثیر سلول ‌‌در تومورهای بافتی بیماران مبتلا به سرطان پستان متفاوت است. همچنین میزان بیان بالای رسپتورهای استروئیدی با کاهش درجه تومور در بیماران مبتلا به سرطان پستان همراه است.


زهرا منظری توکلی، صادق امانی شلمزاری، عبدالرضا کاظمی،
جلد ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

اثر شش هفته تمرین استقامتی بر انکوستاتین-M بافت عضلانی و تومور در موشهای مبتلا به سرطان پستان

زهرا منظری توکلی: دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، ایران

صادق امانی شلمزاری: گروه فیزیولوژی ورزش دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزش، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

عبدالرضا کاظمی: گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه ولی عصر، رفسنجان، ایران

چکیده

مقدمه: انکوستاتین– M(OSM) مایوکاین جدیدی است که با انقباض عضلانی ترشح می­شود و از رشد تومور پستان وابسته به استروژن بازداری میکند. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات استقامتی بر پروتئین OSM در بافت تومور و بافت عضلانی موش­های حامل سرطان پستان می­باشد.

روش بررسی: پس از آشنا سازی با محیط، تومور سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن ناشی از سلول سرطانی MC۴-L۲ به ۱۶ سر موش­ بالب سی پیوند زده شد و آنها  به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (۸ سر) و تمرین (۸ سر) قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت ۶ هفته و ۵ روز در هفته تمرینات استقامتی فزاینده را اجرا کردند. حجم تومور، غذای مصرفی و وزن موش­ها به صورت هفتگی اندازه­گیری شد. در پایان موش­ها قربانی شدند، بافت تومور و بافت عضله دوقلو برداشته شد و در ازت مایع فریز و در دمای °C۷۰- نگهداری شد. از آزمون  tمستقل و آنوا با اندازه‏گیری مکرر برای تحلیل یافته‏های استفاده شد. سنجش OSM با استفاده از کیت الایزای با کد نامبر csb- e۰۴۶۹۷m صورت گرفت.

یافته‏ها: تمرین ورزشی موجب کاهش معنی‏داری در حجم تومور و وزن نهایی تومور گروه تجربی نسبت به گروه کنترل گردید (۰۵/۰p=). همچنین، موش­های تمرین کرده وزن قلب و عضله بیشتری داشتند (۰۵/۰p=). نتایج آزمون T مستقل نیز اختلاف معنی‏دار بین دو گروه تمرین و کنترل را در میزان OSM درون تومور (۹۶/۳t=، ۰۰۱/۰p=)، درون عضله دوقلو (۴/۱۳t=؛ ۰۰۰۱p=)، وزن تومور (۷۲/۷t=، ۰۰۱/۰p=) و نسبت قلب به وزن موش (۵۴/۴t=، ۰۰۱/۰p=) نشان داد.

نتیجهگیری: با توجه به کاهش نسبت حجم تومور و وزن تومور و همچنین تغییرات OSM در گروه تمرین استقامتی به نظر می‌رسد این مایوکاین اثر بازدارنده در رشد تومور دارد. نسبت قلب به وزن موش‏ها حاکی از کارآمد بودن تمرینات استقامتی می‏باشد. لذا تمرینات استقامتی با شدت متوسط به عنوان روشی موثر برای کمک به درمان سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن پیشنهاد می‏شود.


زهرا طهماسبی فرد،
جلد ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: ارتباط نزدیکی بین شیوع سرطان پستان و مصرف چربی در جمعیت‌های مختلف گزارش شده است. افزایش وزن و چاقی در دوران یائسگی، می‌تواند خطر سرطان پستان را در زنان افزایش دهد.‌ هورمون‏ هایی نظیر استروژن و لپتین از عوامل تاثیرگذار بر رشد و تکثیر سلول‏های پستان می­ باشند. هدف اصلی از این تحقیق ارزیابی ارتباط بین شاخص توده بدنی با سطح سرمی دو هورمون لپتین و ۱۷- بتا استرادیول () در افراد یائسه مبتلا به سرطان پستان است.
روش بررسی: برای مطالعه ۷۹ بیمار زن یائسه مبتلا به سرطان پستان و ۷۹ زن یائسه سالم انتخاب شدند (۵۰ تا ۷۵ سال). بعد از اخذ رضایت‏ نامه کتبی و پرسش‏نامه حاوی اطلاعات دموگرافیک، از تمامی شرکت ‏کنندگان، خون‏گیری انجام شد تا سرم آن‏ها برای تعیین غلظت سرمی هورمون‏ ها با تکنیک الایزا، بررسی شود.
یافته­ ها: میانگین شاخص توده بدنی در گروه سرطانی و گروه کنترل به ترتیب ۳۴/۰±۵۹/۲۵ کیلوگرم/مترمربع و ۲۲/۰±۲۱/۲۳ بود (۰۰۱/۰P=) اختلاف بین میانگین غلظت سرمی ۱۷ بتا استرادیول در نمونه­های سرطانی و کنترل معنادار بود ۹۱/۱±۲۷/۵۴ پیکوگرم بر میلی­ لیتر و ۳۶/۱±۴۴/۴۶ پیکوگرم بر میلی­ لیتر بود (۰۰۱/۰P=). میانگین غلظت سرمی لپتین در گروه سرطانی به ‏طور مشخصی پایین‏ تر (۱۰/۳±۰۵/۴۱ نانوگرم بر میلی­ لیتر) از گروه کنترل (۸۳/۴±۰۵/۵۳ نانوگرم بر میلی­ لیتر) بود (۰۳۶/۰P=).
نتیجه­ گیری: شاخص توده بدنی در هر دو گروه با افزایش سطح سرمی ۱۷ بتا استرادیول ارتباط معنادار داشت اما ارتباط معناداری با غلظت سرمی لپتین نداشت. زنان یائسه با BMI ≤۲۵ و غلظت سرمی بالای ۱۷ بتا استرادیول احتمالا مستعد ابتلا به سرطان پستان هستند.

مکاریم هیشام محمد، سلام عباس الیوی، محمد عبدلارزاق عاصی،
جلد ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان یک بیماری چند عاملی است و هورمون های استروئیدی خصوصاً استروژن‌ها و پروژسترون یکی از مهمترین عوامل خطر آن می باشند. شرایطی مانند بارداری، قاعدگی زودرس، باروری درسنین بالاتر و استفاده از قرصهای پیشگیری از بارداری که خطر مرتبط با قرار گرفتن در معرض استروژن را افزایش می دهند خطر ابتلا به سرطان پستان را نیز افزایش می دهند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات هورمونی ناشی از قرص های پیشگیری از  بارداری خوراکی  به عنوان یک عامل خطر سرطان پستان در زنان جوان شهر نجف بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و بر روی ۷۵ بیمار مبتلا به سرطان پستان و ۲۵ فرد سالم از دی ۱۳۹۹ تا خرداد ۱۴۰۰ در بیمارستان آموزشی الصدر و مرکز سرطان فرات میانه عراق انجام شد. جهت بررسی ارتباط قرص‌های خوراکی پیشگیری از بارداری با سرطان پستان، سطح سرمی استروژن و پروژسترون بررسی شد. بدین منظور پس از کسب رضایت نامه آگاهانه، از همه افراد شرکت کننده ۵ میلی لیتر خون وریدی گرفته شد و نمونه‌های بدست آمده با تحلیلگر Cobas e ۴۱۱  مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سطح سرمی استروژن در مبتلایان به سرطان پستان با سابقۀ مصرف قرص های پیشگیری از بارداری (pg/ml ۷/۱۰±۸/۱۵۹) و بدون سابقۀ مصرف (pg/ml ۴۵/۹±۲۳/۱۶۸) به صورت معنی داری بالاتر از گروه کنترل (pg/ml ۴۶/۸±۴۸/۹۵) بود (۰۵/۰=P). میانگین سرمی پروژسترون در بیماران با سابقۀ مصرف (۰۳/۰±۹/۴) و  بدون سابقۀ مصرف (۰۵/۰±۱۲/۴) بود. که در گروه مصرف کننده نسبت به گروه کنترل (۰۴/۰±۳/۴) بالاتر بود (۰۱/۰=P)
نتیجه گیری: در این مطالعه مشاهده شد که استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری هورمونی با شانس بالاتری برای سرطان پستان نسبت به عدم استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری هورمونی همراه بود. به نظر می رسد در نظر گرفتن این مسئله در سیاست گزاریهای بهداشتی می تواند در کنترل بروز سرطان پستان موثر باشد.
عارفه سعیدیان، مرضیه لشکری، سحر نادری نسب، رضا قلعه تکی، علی کاظمیان، عباس رحیمی فروشانی، وجیهه هادوی،
جلد ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف
در سرتاسر جهان، سرطان پستان با شیوع تقریبی ۱/۲۵%‌، شایع ترین بدخیمی و نخستین علت مرگ بر اثر سرطان در جامعه‌ی زنان است. ویژگی‌های بافتی تومور (وجود رسپتورهای استروژن، پروژسترون، HER۲ ki۶۷, و مرحله بیماری ) از مهمترین عوامل تعیین کننده برنامه درمانی بیماران و میزان بهبودی و بقای بیماران است. در حال حاضر تصمیم گیری درمانی بیشتر براساس وضعیت رسپتورهای تومور اولیه و وضعیت عملکردی بیمار (توانایی جسمانی بیمار براساس معیارهای کارنوفسکی انجام می‌شود؛ اما در سرطان‌های متاستاتیک تغییر وضعیت رسپتورهای هورمونی در محل متاستاز با شیوع قابل توجهی گزارش شده است؛ با توجه به این که تاکنون در کشور ما مطالعه جامع و کاملی با هدف تعیین میزان شیوع این رخداد انجام نشده است، این مطالعه به بررسی این موارد می‌پردازد.

 
روش اجرا
پرونده‌های بیماران با تشخیص سرطان پستان متاستاتیک، که در بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ خورشیدی تحت درمان قرار گرفته بودند در بایگانی انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی دریافت و بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک و بالینی بیماران و شیوع رسپتورها در توده اولیه و متاستاتیک از پرونده‌ها استخراج شد و سپس با استفاده از آزمون‌های آماری مناسب تحلیل شدند.

 
یافته‌ها
۱۵۰خانم مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک وارد مطالعه شدند. رسپتور استروژن در۶۶/۲۰ درصد (۳۱نفر) موارد تغییر کرده است که از این بین در ۹۳/۴۱ درصد (۱۳نفر) بیماران تغییر به سمت مثبت شدن رسپتور و در ۷/۵۸ درصد (۱۸نفر) موارد به سمت منفی شدن رسپتور بوده است. رسپتور پروژسترون ۳۳/۲۷ درصد (۴۱نفر) بیماران تغییر کرده است که در ۳۴/۴۶ درصد (۱۹نفر) موارد مثبت و ۶۶/۵۳ درصد (۲۲نفر) منفی شده است و HER۲ در ۳۳/۱۵درصد (۲۳نفر) در توده متاستاتیک نسبت به توده اولیه پستان تغییر کرده است که در ۱۷/۵۲ درصد (۱۲نفر) مثبت و در ۸۳/۴۷ درصد (۱۱نفر) منفی شده است. تغییر رسپتورهای هورمونی بیشتر به صورت منفی شدن بیان رسپتور بوده است درحالیکه تغییر HER۲ به صورت افزایش بیان رسپتور پدیدار شده است. تغییر رسپتورها در بیمارانی که تهاجم لنفی عروقی داشتند بطور معناداری بیشتر از بیمارانی بود که تهاجم لنفی عروقی نداشتند (۰,۰۲۳p-value = ). همچنین ارتباط معنی داری بین تغییر رسپتور با مرحله بیماری اولیه و سن بیماران مشاهده نشد.

نتیجه گیری
مطالعات بیشتری در زمینه‌ی تغییرات رسپتوری و فاکتورهای موثر بر آن بین توده اولیه و متاستاتیک سرطان سینه‌، به ویژه تهاجم لنفی عروقی مورد نیاز است تا بیمارانی که بیشتر از بیوپسی مجدد از متاستاز سود می‌برند مشخص شود. از آنجا که تفاوت بین رسپتورها بین توده اولیه و متاستاتیک می‌تواند در تعیین نوع درمان بیماران بسیار موثر باشد‌، لذا توصیه می‌شود ،تا انجام مطالعات بیشتر‌، در انتخاب بیماران جهت نمونه برداری مجدد از نظر بررسی هورمونی در ضایعات متاستاتیک‌، بیماران با درگیری لنفی عروقی مد نظر قرار بگیرند.

شیدا الوندی آشیانی، پریسا محمدی نژاد،
جلد ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: افزایش غلظت استروژن و مواجهه طولانی مدت با آن، خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش میدهد. تغییر بیان گیرنده استروژن α، به عنوان واسطه کلیدی پاسخ به استروژن در بافت پستان، در استعداد ابتلا به سرطان پستان نقش دارد. بر همین اساس در مطالعه حاضر نقش چندشکلی عملکردی ER-NE T>C در ناحیه تنظیمی ژن ESR۱ با خطر ابتلا به سرطان پستان بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، پس از استخراج ژنوم از نمونه خون ۲۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پستان و ۱۷۲ فرد سالم، ژنوتیپ چندشکلی rs۹۴۷۸۲۴۵ برای هر داوطلب با تکنیک PCR-RFLP تعیین گردید. داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون رگرسیون لجستیک با سطح معناداری p<۰,۰۵ تجزیه و تحلیل گردید.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که آلل C )۰۰۱/۰ P=، ۷۰/۲ - ۲۷/۱CI=، ۸۵/۱(OR= و ژنوتیپهای TC (۰۰۹/۰ p=، ۹۹/۲- ۱۶/۱ CI=، ۸۶/۱ OR=) و CC (۰۴/۰ p=، ۱۵/۷ ۰۱/۱ CI=، ۶۸/۲OR=) چندشکلی rs۹۴۷۸۲۴۵ به عنوان فاکتور خطر، ابتلا به سرطان پستان را افزایش می‌دهند.
نتیجه‌گیری:‌ ‌‌‌به نظر می­رسد چندشکلی rs۹۴۷۸۲۴۵ استعداد ابتلا به سرطان پستان را تحت تاثیر قرار می‌دهد به طوری‌که آلل C به صورت غالب، خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می‌دهد که ممکن است ناشی از نقش عملکردی این چندشکلی بر بیان ژن ESR۱ باشد.


صفحه ۱ از ۱     

تمامی حقوق نرم‌افزاری اين وب سایت متعلق به مجله علمی بیماری‌های پستان ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Breast Diseases

Designed & Developed by: Yektaweb