۳ نتیجه برای عملکرد جنسی
فهیمه خواجه امینیان، ماندانا ابراهیمی، محمد کمالی، بهروز دولتشاهی، سید جلال یونسی،
جلد ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
مقدمه: پستان به عنوان نماد زیبایی، مادری و جذابیت جنسی، اندامی است که از دست دادن یا بدشکلی در آن ممکن است منجر به تاثیرات نامطلوبی در زندگی جنسی فرد شود. هدف از مطالعه حاضر درک و شناخت عملکرد جنسی زنان ایرانی پس از جراحی ماستکتومی است.
روش بررسی: این مطالعه کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی به توصیف تجربیات جنسی زنان پس از جراحی ماستکتومی می‌پردازد. شرکت‌کنندگان در این پژوهش، مبتلایان سرطان پستان هستند که تحت جراحی ماستکتومی قرار گرفته‌اند. افراد به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و با آنان مصاحبه عمیق فردی صورت گرفت. نمونه‌گیری بعد از ۱۱ مصاحبه با رسیدن به اشباع اطلاعات پایان یافت. اطلاعات مصاحبه به روش کلایزی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین سنی شرکت‌کنندگان ۹/۴±۵/۴ و میانگین سنی همسران آنها ۲/۵ ±۸/۴۷ بود و به طور میانگین از زمان جراحی تا اولین مصاحبه ۸/۲ سال زمان سپری شده بود. ۴ مضمون اصلی به دست آمده از مطالعه حاضر عبارت است از:
۱- دردناک بودن رابطه جنسی ۲- از سرگیری رابطه جنسی ۳- افت کیفیت و کمیت رابطه جنسی ۴- ملاحظه کاری جنسی.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان‌دهنده تغییر در عملکرد جنسی زنان پس از جراحی ماستکتومی است. بدیهی است که شناخت هر چه بیشتر تجارب بازماندگان سرطان پستان به متخصصان بهداشت روانی، پزشکان، پرستاران و روان پرستاران در برآوردن نیازهای خاص این افراد یاری می‌رساند.
نرگس فریادرس، مرضیه سادات سجادی نژاد، اکرم السادات سجادیان،
جلد ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی بر سطح سلامت روان زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک تخصصی بیماری‌های پستان شهر مشهد بود. از بین آنها، ۳۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش پروتکل بهبود سازگاری قرار گرفت و گروه کنترل هیچ‌گونه مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس بود. دادهها با روش آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-۲۴ تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه از جهت ترکیب خطی خرده مقیاس‌های افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت معناداری وجود دارد (۳۰/۰=لامبدای ویکلز، ۰۵/۰, p<۷۳/۱۷= F). نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی موجب کاهش معنادار افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به سرطان پستان شده است (۰۰۱/۰P<) و اندازه اثر گروه بر این متغیرها به ترتیب ۶۵، ۳۳ و ۵۴ درصد بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی با ایجاد سازگاری معنوی، روان شناختی، اجتماعی، عاطفی و جسمانی در زنان مبتلا به سرطان پستان موجب بهبود سطح سلامت روان در آنها شد.
نرگس سرکانی، لیلا امینی، اکرم السادات سجادیان، علی شهنواز،
جلد ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع‌ترین نوع سرطان در زنان است که در زنان ایرانی، رتبه اول موارد جدید سرطان را به خود اختصاص می‌دهد. سرطان پستان، می‌تواند با افزایش اضطراب سلامت و ترس از عود بر تمامی جنبه‌های سلامت روان فرد مبتلا اثرگذار بوده و متعاقب آن، عملکرد جنسی فرد را نیز تحت شعاع قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین عملکرد جنسی با اضطراب سلامت و ترس از عود در زنان با سابقه سرطان پستان طراحی و اجرا شد.
روش بررسی: این پژوهش مقطعی بر روی ۱۵۰ زن ۲۴ تا ۷۶ ساله مراجعه کننده به پژوهشکده سرطان پستان جهاد دانشگاهی شهر تهران انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های دموگرافیک، اضطراب سلامت(HAI-۱۸) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) و ترس از عود سرطان(FCR-۷) استفاده شد. پرسشنامه‌ها به شکل آنلاین طراحی و لینک پرسشنامه از طریق شبکه اجتماعی واتساپ در اختیار شرکت کنندگان در پژوهش قرار گرفت و پس از تکمیل جمع آوری شد. دادهها با استفاده از نرم‌افزار spss-۲۱ و آزمون‌های آماری رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک راهه آنالیز شدند.P کمتر از ۰۵/۰ به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: براساس یافته‌های این پژوهش بین عملکرد جنسی با اضطراب سلامت (۰۰۳/۰ P=) و عملکرد جنسی و ترس از عود(۰۱۲/۰ P=) رابطه معنادار و معکوسی وجود داشت. همچنین رابطه بین ترس از عود و اضطراب سلامت (۰۰۰۱/۰ P<) معنادار و مستقیم بود. همچنین در پاسخ به سوال پژوهش، بین سطح تحصیلات و نمره کل عملکرد جنسی (۰۲۴/۰ P=) و خرده مقیاس‌های میل (۴۸/۰ P=)، رطوبت (۰۰۱/۰ P=) و درد جنسی (۰۲۶/۰ P=) رابطه معنادار و مستقیم برقرار بوده، ولی در خرده مقیاس رضایتمندی و اوج لذت جنسی و تحریک روانی ارتباط معناداری مشاهده نشد. سن و عملکرد جنسی نیز رابطه معنادار و معکوسی را نشان دادند (۰۰۱/۰P<). دیگر یافته‌های این مطالعه موید وجود رابطه معنادار بین شغل و عملکرد جنسی و خرده مقیاس‌های آن (۰۵/۰P<) به غیر از میل جنسی بود و لیکن بین مشخصات فردی و اضطراب سلامت رابطه معنادار برقرار نبود.
نتیجه‌گیری: با توجه به وجود رابطه معنادار معکوس بین عملکرد جنسی و اضطراب سلامت و ترس از عود و همچنین رابطه معنادار مستقیم بین ترس از عود و اضطراب سلامت، این طور به‌نظر می‌رسد که توجه به نگرانی‌ها و وضعیت روانی این زنان بایستی در اولویت مراقبت‌های بهداشتی و درمانی آنان قرار گیرد. همچنین در ارائه مراقبت‌های درمانی، لازم است که تیم درمانی به غربالگری اختلالات جنسی در این زنان و شناسایی موارد با اضطراب سلامت نیازمند درمان، توجه بیشتری معطوف نمایند.
