پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای عود

مهدی مرادی مرجانه، فاطمه همایی شاندیز، سيد علی اکبر شمسیان، ایمان افتخارزاده مشهدی، محمدرضا هدایتی مقدم، حمیدرضا بیدخوری، کامران غفارزادگان،
جلد ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

  مقدمه: بیومارکرهایی همچون گیرنده‌های استروئیدی، HER۲/neu و P۵۳ ، نقشی کلیدی در ارزیابی سیر بالینی، پیش‌آگهی و نیز تعیین نوع درمان سرطان پستان ایفا می‌نمایند. با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه، اختلافات موجود در نتایج و نیز تأثیر عوامل جمعیتی در وضعیت این بیومارکرها، اهمیت بررسی‌های بیشتر در مناطق گوناگون از جمله کشور ایران را خاطرنشان می‌سازد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژن‌های HER۲/neu ، p۵۳ ، ER و PR با میزان بقا در مبتلایان به سرطان پستان شهر مشهد ، مورد بررسی قرار گرفت.

  روش بررسی : این مطالعه بر روی ۳۳۹ بیمار مبتلا به سرطان پستان که از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ به بیمارستان‌های قائم (عج) و امید مشهد معرفی شده بودند، انجام گردید. به این منظور، وضعیت ایمونوهیستوشیمی بیومارکرها و نیز وضعیت بیمار در پیگیری‌های متوالی از نظر عود بیماری ثبت گردید. پیگیری بیماران تا پایان سال ۱۳۸۵ ادامه یافت.

  یافته‌ها : در ارزیابی ایمونوهیستوشیمی، به ترتیب۶/۴۶، ۸/۴۳، ۷/۵۱ و ۱/۳۶ درصد از بیماران از نظر ER ، PR ، HER۲/neu و p۵۳ مثبت بودند. همراهی ER با PR ( P < ۰,۰۰۱ ) و HER۲/neu با p۵۳ ( P = ۰.۰۴۱ ) به‌طور معنی داری مشاهده شد. همچنین بین ER با HER۲/neu ارتباط مستقیم و معنا‌داری مشاهده شد ( P = ۰.۰۰۱ ). در آنالیز بقاء، ارتباط معناداری بین بیومارکرها و بقای عاری از عود مشاهده نگردید.

نتیجه‌گیری : الگوی متفاوت بدست آمده در زمینه نقش پروگنوستیک بیومارکرهای سرطان پستان در منطقه شمال شرق کشور، نشان‌دهنده تأثیر عمده فاکتورهای جمعیتی در این زمینه است. با توجه به اینکه تاکنون مطالعه مشابهی در این منطقه انجام نشده است، بررسی حاضر می‌تواند مبنایی برای مطالعات گسترده‌تر در منطقه با تأکید بر زیرگروه‌های جمعیتی خاص باشد
حمید رضا میرزایی، سپیده حاجیان، بهرام مفید،
جلد ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

  مقدمه : طول عمر بیماران با سرطان پستان تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند درگیری غدد لنفاوی زیر بغل، اندازه تومور، وجود یا عدم وجود گیرنده‌های هورمونی و نوع روش درمان قرار دارد و شناخت و بررسی هر یک به خصوص در بیماران کشورمان بسیار حائز اهمیت است.

  روش بررسی: در این مطالعه ۸۸ بیمار مبتلا به سرطان پستان با شرایط N۰, N۱, T۱, T۲, T۳ پس از عمل جراحی تحت درمان‌های کمکی رادیوتراپی- شیمی درمانی- تاموکسی فن- حذف تخمدان ها، درمان ترکیبی با ۲ یا چند نوع درمان و یا حتی یک نوع از درمان‌ها قرار گرفتند. سپس بیماران بین ۳-۲ سال بطور منظم پیگیری و از نظر تأثیر عوامل پروگنوستیک در عود بیماری بررسی شدند. نتایج با استفاده از آزمون‌های X۲ و آزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها: طول عمر بدون بیماری (Disease free survival) و طول عمر کلی (Overal survival) به ترتیب ۳/۷۷% و ۵/۸۷% بود و ۲۳% از بیماران دچار عود شدند (۲۰ بیمار) و ۵/۱۲% (۱۱بیمار) فوت کردند. بیشترین محل عود، استخوان بود. بیماران با غدد لنفاوی درگیر، ۳۲% بیشتر از بیماران بدون درگیری غدد لنفاوی دچار عود شدند. بیماران با تومور T۲ ، ۱۷% بیشتر از بیماران با تومور T۱ عود داشتند. اما بیماران مرحله T۳ نسبت به T۲ ۹% کمتر عود داشته و با بررسی بیشتر این دو گروه و مقایسه آنها با گروه مشابه از نظر درگیری غدد لنفاوی و درمان آنان، اختلاف واضح تر شده و نسبت به T۳ ۲۱% کمتر عود بیماری دیده شد. وضعیت یائسگی بیماران تأثیر معناداری در میزان عود نداشت. بیمارانی که تومور با گیرنده استروژن مثبت داشتند، با عود کمتری همراه بودند (۱۰% در برابر ۲۵%) و در تعداد محدودی از بیماران که حذف تخمدان‌ها هم انجام شده بود، هیچگونه عودی دیده نشد ( P< ۰,۰۰۱ ). بیمارانی که با عمل جراحی حفظ پستان درمان شده بودند هیچکدام عود در پستان حفظ شده نداشتند. در استفاده از رژیم شیمی درمانی شامل ۴ دوره آدریامایسین و سپس ۴ دوره نسبت به ۶ دوره CMF در بیماران با تعداد غدد لنفاوی درگیر بیشتر از ۳ عدد و در حالت T۲ یا T۳ ، ۱۳% تفاوت در عود به نفع گروه درمانی اول دیده شد. نهایت اینکه بیماران با غدد لنفاوی مثبت که رادیوتراپی را همراه دیگر درمان‌های کمکی دریافت کرده بودند، تنها ۱۰% عود موضعی داشتند و ۹۰% کنترل موضعی داشته ایم.

نتیجه گیری: چنانچه در مراحل ابتدایی بدون درگیری غدد لنفاوی، بیماریابی و درمان مناسب انجام شود، افزایش طول عمر قابل توجه در سرطان پستان مشاهده می‌شود.
لیلا قاسم احمد،
جلد ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: تعداد و اندازه پایگاه داده های پزشکی به سرعت در حال افزایش است و مدل های توسعه یافته تکنیک داده کاوی می توانند برای پزشکان جهت کمک در تصمیم گیری موثر و کاربردی باشند. هدف اصلی از این مقاله، گزارش یک پروژه تحقیقاتی به منظور مقایسه الگوریتم های مختلف داده کاوی از طریق مقایسه حساسیت، ویژگی و دقت بین آنها، جهت انتخاب دقیق ترین مدل برای پیش بینی عود مجدد سرطان پستان در زنان مبتلا بوده است. در حقیقت بیان کاربرد عملی داده کاوی در حوزه سرطان پستان با استفاده از داده های ثبت شده در پایگاه داده است که به فراهم کردن اطلاعات ضروری و دانش مورد نیاز پزشکان در تصمیم گیری بهتر کمک می کند. مواد و روش ها: این تحقیق در خصوص بیماران مبتلا به سرطان پستان که حداقل هرکدام به مدت دو سال تحت پیگیری بوده اند، انجام شد. اطلاعات این بیماران در مرکز تحقیقات سرطان پستان جهاد دانشگاهی برای پیگیری اقدامات درمانی ثبت و بیماران حداقل به مدت دو سال پس از تشخیص، تحت نظر این مرکز بوده و پیگیری های بعدی برای آنها انجام شده است. به منظور توسعه مدل های پیش بینی جهت پیش بینی عود سرطان پستان، از درختان تصمیم گیری(C۵,۰)، ماشین بردار پشتیبان(SVM: Support Vector Machines) و تکنیک های شبکه های عصبی مصنوعی(Artificial Neural Networks :ANNs) با بهره-گیری از پایگاه داده مذکور استفاده شده است. نتایج: بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که دقت در سه الگوریتم داده کاوی، یعنی درخت تصمیم گیری، ANN و SVM به ترتیب ۹۳۶/۰ ،۹۴۷/۰ و ۹۵۷/۰ بوده است. بحث و نتیجه گیری: مدل طبقه بندی SVM در پیش بینی عود مجدد سرطان پستان، حداقل میزان خطا و بیشترین دقت را داشت که بالاتر از درخت تصمیم گیری و مدل ANN بود و دقت پیش بینی در مدل درخت تصمیم گیری(C۵.۰) نیز پایین ترین میزان در بین سه مدل پیش بینی را نشان داد. نتایج به دست آمده حاکی از افزایش درصد صحت نتایج، با بهره گیری از روش های تقویت و هرس کردن بوده است.
اکرم السادات سجادیان، کیانوش زهراکار، اسماعیل اسدپور،
جلد ۱۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: درمان فرافردی (معنویت درمانی، یوگا- مدیتیشن) یک روش مداخله ای چند جانبه، فرافردی و از روش‏ های طب مکمل و جایگزین برای بیماران بقایافته از سرطان پستان محسوب می ‏شود. استفاده از این روش درمانی در کنار درمان‏های رایج، با هدف کاهش ترس از عود در بیماران بقا یافته سرطان پستان انجام می ‏شود.
روش بررسی: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی با طرح پیش ‏آزمون- پس‏ آزمون با گروه کنترل بود. تعداد ۳۰ نفر از بیماران پس از درمان سرطان پستان، با روش تصادفی از بین مراجعین به کلینیک سرطان معتمد جهاددانشگاهی، به شکل تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر گروه شامل ۱۵ نفر بود. برای هر دو گروه، پرسشنامه ترس از عود سرطان تکمیل شد. سپس، گروه آزمایش در جلسات آموزشی معنویت درمانی به همراه یوگا و مدیتیشن به مدت ۱۴ جلسه دو ساعته شرکت کردند. در جلسات ابتدا معنویت درمانی توضیح داده شده سپس حرکات یوگا در سرطان پستان مناسب هرجلسه انجام و سپس بر مبنای معنویت مراقبه انجام می‏شد. پس از اتمام دوره آموزشی، به فاصله دو ماه، مجدداً پرسشنامه ترس از عود برای بیماران هر دو گروه تکمیل شد. سپس داده ‏ها با استفاده از روش آماری آزمون‏ های تی مستقل و تحلیل واریانس یک متغیره برای بررسی‏ های مکرر، بررسی و نتایج ثبت شد.
یافته‏ ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات ترس از عود در گروه آزمایش، پیش ‏آزمون (۳۲/۱۵±۸۰/۱۰۶) در پس ‏آزمون (۸۶/۱۷±۸۷/۵۸) و پیگیری (۸۸/۱۱±۰۷/۵۴) نسبت به قبل از مداخله کمتر شده و تفاوت معنی‏ دار بود (۰۰۱>P)؛ ولی در گروه کنترل، تفاوت معنی‏ داری در میانگین نمرات ترس از عود در مراحل پیش‏ آزمون و پس ‏آزمون و پیگیری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات مولفه‏های ترس از عود شامل: محرک‏ها، شدت، سازگاری، اختلالات عملکرد، بینش در گروه آزمایش بعد از مداخله با گروه کنترل اختلاف معنی‏ داری داشتند (۰۰۱>P) و تنها مولفه اطمینان نسبت به خود در زمان قبل و بعد از مداخله بین گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنی ‏داری وجود نداشت (۲۱۵/۰=P).
نتیجه‏ گیری: براساس یافته‏ های به‏ دست آمده از پژوهش حاضر، مشاوره مبتنی بر روان‏ درمانی فرافردی می‏ تواند باعث کاهش ترس از عود و استرس، افزایش سازگاری در بیماران مبتلا به سرطان پستان شود. بنابراین با استفاده گسترده از این گونه مداخلات می توان به افزایش آرامش و کاهش تنش در این بیماران کمک کرد.

بهاء‌الدین عدنان یوسف الکمالی، هارا عبدالکحام ناصر، احمد عبدعلی شیهاد،
جلد ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان مهاجم شایع‏ترین بدخیمی مشاهده شده و علت اصلی مرگ مرتبط با سرطان در زنان است. متغیرهای بالینی- آسیب شناسی مهمترین عوامل در تصمیم‏ گیری در زمینه درمان سرطان پستان هستند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین امتیاز خطر عود انکوتایپ DX ایجاد شده توسط سنجش ژن انکوتایپ DX® ۲۱ و متغیرهای بالینی - آسیب شناسی کلاسیک انجام شد.
روش بررسی: تجزیه و تحلیل مشاهده ‏ای گذشته‌نگر تک مرکزی از داده‌های ۴۴ بیمار عراقی مبتلا به سرطان پستان با آزمایش انکوتایپ DX در بیمارستان آموزشی انکولوژی شهر بغداد انجام شد. بیماران مورد مطالعه گیرنده استروژن مثبت، گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی انسانی ۲ منفی، عدم درگیری غدد لنفاوی و اندازه تومور بین ۵/۰ تا ۵ سانتی‏متر داشتند. بیماران بر اساس امتیاز خطر عود انکوتایپ DX (امتیاز پایین، متوسط، بالا) به سه گروه تقسیم شدند. ارتباط بین امتیاز خطر با ۶ متغیر بالینی- آسیب شناسی شامل سن، اندازه تومور، درجه تومور، وضعیت گیرنده پروژسترون، تهاجم لنفی عروقی(LVI)  و زیرگروه ‏های بافت شناسی سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‏ ها: از ۴۴ بیمار وارد شده در این مطالعه امتیاز خطر پایین، متوسط و بالا به ‏ترتیب در ۱۶ (۴/۳۶%)، ۱۶ (۴/۳۶%) و ۱۲ (۲/۲۷%) بیمار مشاهده شد. میانگین سنی بیماران ۳/۴۹ سال بود و میانه اندازه تومور ۳/۲ سانتی‏متر بود. هیچ یک از متغیرهای بالینی- آسیب شناسی بررسی شده با امتیاز خطرعود ارتباط معنی‏ داری نداشتند و توانایی هر یک از این متغیرها به تنهایی برای پیش‌بینی امتیاز خطر عود انکوتایپ DX محدود بود.
نتیجه ‏گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای بالینی- آسیب شناسی استاندارد نمی‌توانند امتیاز خطر عود انکوتایپ DX را به‏ طور قابل اطمینانی در بیماران ارجاعی با مراحل اولیه سرطان پستان پیش‌بینی کنند و با توجه به هزینه بالای این تست، بکارگیری آن نیاز به مطالعات دقیق ‏تری دارد.

فاطمه علمی، مریم آقاجانی زاده، علی قنبری مطلق، احمد رضازاده مافی،
جلد ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

بیماری کووید۱۹ همچنان در بسیاری از کشورهای دنیا یک معضل مهم بهداشتی درمانی محسوب می‌شود. در حالی که دانش ما در مورد تأثیرات بیماری سرطان و درمان‌های مربوط به آن روی بیماری کووید۱۹ بیشتر می‌شود همچنان اطلاعات ما در مورد نحوه تأثیر بیماری کووید۱۹ بر روی سلول‌های سرطانی به خصوص سرطان پستان اندک است. مطالعات مختلف نشان داده‌اند که بیماری کووید ۱۹ می­تواند سبب فعال شدن عواملی در بدن شود که در بروز و متاستاز سرطان دخیل هستند. التهاب، هیپوکسی، کاهش میزان آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین ۲ در بدن، بالا رفتن میزان اینترلوکین ۶  و برخی سیتوکینهای دیگر از علائم مشخصه بیماری کووید۱۹ هستند که می­ توانند باعث سرطان و متاستاز شوند. برای اینکه بتوانیم برنامه­ های پیشگیرانه مناسبی طراحی کنیم و همچنین نحوه انجام سایر مداخلات مثل غربالگری و اقدامات درمانی را براساس آن تغییر دهیم، دانستن نحوه تعامل بیماری کووید۱۹ با سلول‌های سرطان پستان مهم است. در این مقاله مروری ما به‌طور خلاصه اثرات بالقوه­ای را که بیماری کووید ۱۹ می­ تواند بر روی بروز و عود سرطان پستان داشته باشد مرور می ­کنیم.
 
 
نرگس فریادرس، مرضیه سادات سجادی نژاد، اکرم السادات سجادیان،
جلد ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی بر سطح سلامت روان زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه­ی حاضر از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک تخصصی بیماری‌های پستان شهر مشهد بود. از بین آنها، ۳۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش پروتکل بهبود سازگاری قرار گرفت و گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله­ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس بود. داده­ها با روش آزمون­ تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-۲۴ تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه از جهت ترکیب خطی خرده مقیاس‌های افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت معناداری وجود دارد (۳۰/۰=لامبدای ویکلز، ۰۵/۰, p<۷۳/۱۷= F). نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی موجب کاهش معنادار افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به سرطان پستان شده است (۰۰۱/۰P<) و اندازه اثر گروه بر این متغیرها به ترتیب ۶۵، ۳۳ و ۵۴ درصد بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، پروتکل بهبود سازگاری مبتنی بر مدل چندوجهی با ایجاد سازگاری معنوی، روان شناختی، اجتماعی، عاطفی و جسمانی در زنان مبتلا به سرطان پستان موجب بهبود سطح سلامت روان در آنها شد.


صدیقه حسینی، مهدیه صالحی، محسن جدیدی، مهدی عقیلی،
جلد ۱۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: ترس از عود به عنوان ترس یا نگرانی از احتمال بازگشت یا پیشرفت سرطان تعریف می‌شود. ترس از عود بالا می‌تواند بر کیفیت کلی زندگی تأثیر منفی بگذارد و همچنین هزینه ‌مراقبت‌های بهداشتی را افزایش دهد. پژوهش حاضر رابطه ویژگی‌های شخصیتی با ترس از عود سرطان با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان را در زنان بقا یافته از سرطان پستان بررسی کرده است.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی همبستگی ۳۰۰ نفر از زنان بقا یافته از سرطان پستان که برای پیگیری‌های دوره‌ای بعد از درمان خود در بهار و تابستان سال ۱۴۰۱ به انستیتو کانسر تهران مراجعه کرده بودند و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های آنلاین ترس از عود سرطان، پنج ویژگی بزرگ شخصیتی و تنظیم شناختی هیجان پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد هر دو راهبرد سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه بین ویژگی روان رنجوری شخصیت و ترس از عود سرطان را به صورت مثبت و معنادار) ۰/۰۱(P< و) ۰/۰۵(P< و رابطه بین ویژگی‌های توافق‌‌پذیری و وظیفه‌شناسی با ترس از عود سرطان را به صورت منفی و معنادار )۰۱/ ۰P< ( میانجی‌گری می‌کند. همچنین راهبردهای سازگارانه رابطه بین برونگرایی با ترس از عود سرطان) ۰/۰۱(P< و راهبردهای ناسازگارانه رابطه بین گشودگی و ترس از عود سرطان) ۰/۰۵(P< را به صورت منفی و معنادار در زنان بقا یافته از سرطان پستان میانجی‌گری می‌کند.

نتیجه‌گیری: زنان بقا یافته از سرطان پستان با ویژگی شخصیتی روان رنجوری با بکارگیری راهبردهای ناسازگارانه به‌جای راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان ترس از عود بالاتری را تجربه می‌کنند و بیماران با ویژگی‌های شخصیتی توافق‌ پذیری، وظیفه شناسی، برونگرایی و گشودگی بترتیب با استفاده از راهبردهای سازگارانه و یا پرهیز از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان ترس از عود پایین‌تری را نشان می‌دهند.

منصور بهاردوست، الهه زینعلی، فاقد فاطمه مجدالاشرافی، بابک گودرزی، فاقد محسن خالقیان، عدنان تیزمغز، علی طیبی،
جلد ۱۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: ماستیت گرانولوماتوز ایدیوپاتیک (IGM) یک بیماری نادر پستان است که در بیشتر موارد در سنین پایین و در دوران شیردهی ظاهر می‌شود. میزان عود بیماری به عوامل مختلفی بستگی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر عود در بیماران IGM، انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه همگروهی گذشته نگر بر روی ۶۶ بیماران تحت درمان IGM، در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران، صورت گرفت. اطلاعات جمعیت شناختی، بالینی، روش درمانی و عود IGM با استفاده از فهرست ارزیابی جمع آوری شد. جمعیت مورد مطالعه براساس عود به دو گروه تقسیم شدند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون‌های کای دو، مدل مخاطرات متناسب کاکس تک متغیره و چند متغیره، تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین سنی ۶ /۷±۸ /۳۲ سال بود. ۹۷% بیماران سابقه حداقل یک بارداری و %۸ /۸۱ سابقه شیردهی داشتند. درد و توده‌های قابل لمس به ترتیب با ۶۹% و %۷/ ۶۶ شایع‌ترین علائم بالینی گزارش شدند. عود در %۲/ ۲۱ جمعیت مورد مطالعه، رخ داد. سطح پرولاکتین (ng/ml) و روش درمانی به طور قابل توجهی با خطر عود IGM مرتبط بودند. (۰۵ /۰>P)
نتیجه‌گیری: سطوح بالا PRL، خطر عود IGM را افزایش می‌دهد. جراحی یا روش‌های درمانی کم تهاجم مانند آسپراسیون آبسه و درناژ، احتمال خطر ابتلا به عود را کاهش می‌دهد.

هاوژین سادات هاشمی، آسیه الفت بخش، شیوا مقدم، شهپر حقیقت،
جلد ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: در حال حاضر جراحی حفظ پستان همراه با رادیوتراپی درمان استاندارد سرطان پستان در مراحل اولیه می‌باشد. در این نوع جراحی وضعیت مارژین جراحی نقش مهمی در بروز عود موضعی بیماری دارد. این مطالعه رابطه بین وضعیت مارژین‌های جراحی با میزان عود موضعی در بیماران  مبتلا به سرطان  پستان را  مورد بررسی قرار داده است‌.

روش بررسی: در یک مطالعه طولی گذشته‌نگر  اطلاعات پرونده بیماران مبتلا به سرطان پستان که در بازه‌ی زمانی ابتدای سال ۱۳۸۰ تا ابتدای سال ۱۴۰۰ در پژوهشکده سرطان معتمد تحت انجام جراحی حفظ پستان قرار گرفته بودند  از نظر بروز عود موضعی و عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد مطالعه شامل خصوصیات دموگرافیک‌، سن بیمار در زمان تشخیص‌، اندازه تومور، درگیری غدد لنفاوی، ساب تایپ مولکولار، وضعیت مارژین‌های جراحی، گرید هیستولوژیک، تهاجم لنفی_ عروقی  و عود موضعی بودند. مارژین نزدیک به فاصله کمتر از ۲ میلی‌متر‌، مارژین پاک به فاصله بیش از ۲ میلی‌متر و مارژین درگیر به وجود سلول‌های سرطانی در یکی از مارژین‌های جراحی اطلاق گردید. اطلاعات استخراج شده از پرونده بیماران مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.

یافتهها: در مجموع از ۱۷۱۶ نفر بیمار مبتلا به سرطان پستان با جراحی حفظ پستان،  (۷/۷%)۱۳۳ بیمار در طی دوره پیگیری  ۵ تا ۲۱۰ ماهه دچار عود موضعی شدند. اگرچه در آزمون تک متغیره تعداد زیادی از متغیرها ارتباط معنیداری با عود بیماری نشان داده بودند، اما در آنالیز چند متغیره  رگرسیون لجستیک درگیری مارژین نسبت به پاک بودن با OR برابر با ۹/۲۷ و دامنه اطمینان ۹۵% (۴۱/۳۶ ۲/۰۸) و مرحله III بیماری با OR برابر با ۶/۶۹ و دامنه اطمینان ۹۵% (۲۲/۹۴ ۱/۹۵) ارتباط معناداری با افزایش میزان عود موضعی نشان دادند.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این است که علاوه بر درگیر بودن مارژین جراحی، عواملی مانند گیرنده‌ی استروژن، پروژسترون، Her۲-neu، مارژین تومور، Ki۶۷ و مرحله بیماری با افزایش خطر عود موضعی در ارتباط هستند. ارتباط مستقل درگیر بودن مارژین جراحی و مرحله III بیماری با افزایش خطر عود موضعی می‌تواند در برنامه‌ریزی جراحی و میزان کافی فاصله تومور از مارژین جراحی برای کاهش میزان عود موضعی در این بیماران کمک کننده باشد. انجام مطالعات  با حجم نمونه بیشتر و زمان پیگیری طولانی‌تر نتایج قطعی‏‌تری را به ‏دنبال خواهد داشت.



صفحه ۱ از ۱     

تمامی حقوق نرم‌افزاری اين وب سایت متعلق به مجله علمی بیماری‌های پستان ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Breast Diseases

Designed & Developed by: Yektaweb