چکیده
مقدمه: سواد سلامت را میتوان به صورت توانایی خواندن، درک کردن و عمل کردن بر اساس توصیههای بهداشتی و سلامتی تعریف کرد. تئوری رفتار برنامهریزی شده، اصلیترین علت یک رفتار را، قصد برای انجام آن رفتار میداند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سواد سلامت و سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده و انجام آزمونهای غربالگری سرطان پستان در زنان روستایی رشتخوار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی 250 نفر از زنان 35 ساله و بالاتر تحت پوشش مراکز روستایی رشتخوار انجام شد. روش نمونهگیری به صورت تصادفی چند مرحلهای بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر تئوری رفتار برنامهریزی شده و پرسشنامه سواد سلامت عملکردی بزرگسالان (TOFHLA) بود. که توسط زنان تکمیل شد. دادههای جمعآوری شده توسط نرمافزار 16SPSS و آمار توصیفی و آزمونهای همبستگی اسپیرمن، کروسکال- والیس و رگرسیون خطی در سطح معنیداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 84/4±6/39 بود. آزمون کروسکال- والیس نشان داد بین سواد سلامت و انجام آزمونهای غربالگری سرطان پستان ارتباط معناداری وجود دارد (p<0/001). همچنین بر اساس ضریب همبستگی
اسپیرمن، بین سواد سلامت و هنجارهای انتزاعی (p<0/001, r=0/49) و همچنین بین نگرش و سواد سلامت
(p<0/001, r=0/40)ارتباط معناداری وجود داشت. بر اساس نتایج رگرسیون خطی، سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده توانستند 40% از واریانس رفتار را پیشبینی نمایند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که تئوری رفتار برنامهریزی شده میتواند به عنوان چهارچوب مناسبی برای طراحی و اجرای مداخلات سرطان پستان و سواد سلامت بکار رود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |