نتیجهگیری:براساس یافتههای پژوهش، درمان متمرکز بر هیجان میتواند بهعنوان روش مداخلهای مناسب برای کاهش افسردگی و افزایش شفقتخود در زنان مبتلا به سرطان پستان به کار رود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سطح HSP70 بزاق بین بیماران مبتلا به سرطان پستان و افراد سالم تفاوت معنی داری ندارد و بر اساس منحنی ROC، سطح بزاقی این پروتئین در این بیماران ارزش تشخیصی ندارد.
نتیجهگیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که زمان بقای بیماران مبتلا به سرطان پستان در افراد دیابتی با افراد غیردیابتی تفاوت معنی داری ندارد. با توجه به نتایج مطالعه در پیگیری بقای 5 ساله، در بیماران دیابتیک مصرف متفورمین و در بین عوامل خطر بیماران با گیرنده استروژن مثبت میتواند باعث کاهش خطر مرگ گردد. لذا برنامه های غربالگری سرطان در گروه های در معرض خطر بالاخص در بیماران دیابتی و کنترل هایپرگلیسمی ممکن است بر زمان بقا موثر باشد.
نتیجه گیری:یافته هایمانشانمی دهد که miRNA-145 با هدفگیری مسیر PD-1/PD-L1 و کاهش بیانPD-L1، ممکن است بتواند به عنوان یک عامل درمانی برای جلوگیری از پیشرفت سرطان پستان باشد.
نتیجه گیری: انجام برنامه ریزی های آموزشی تئوری محور در راستای اتخاذ استراتژیهای پیشگیریکننده از سرطان پستان جهت ارتقاء توانمندی زنان در بکارگیری سبک زندگی سالم و رفتارهای غربالگری ضروری است.
نتیجه گیری: هرچند نتایج حاصل از این مطالعه برای سیاست گذاران و درمانگران کمک کننده است، ولی بهتر است بر اساس نتایج اثربخشی و هزینه ای در ایران، تصمیم گیری شود.